فوق ماراتن

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Phd» ثبت شده است

نمی‌دونم چند نفر اینجا در اوائل شروع ارشد یا دکتراشونن، ولی مهم‌ترین توصیه‌م به شما جوانان اینه که مقاله بخونید. حداقل روزی یک مقاله، یا روز در میون یک مقاله بخونید. این شما رو چند سال جلو می‌ندازه. مقاله‌های بی‌ربط هم نه‌، در راستای همون پروپوزال خودتون. من این چند وقت که تقریباً روزی یه مقاله دارم می‌خونم اصلاً دیدگاه و دانشم یهو ده‌ها پله پیشرفت کرده. می‌دونم کدوم استاد تو کدوم دانشگاه داره چی‌کار می‌کنه، و می‌دونم من بایدچی‌کار کنم که تکراری نباشه و به پیشرفت فیلد کمک بیشتری کنه. و همه‌ش می‌گم کاش این سرعتی و فشرده مقاله خوندن رو از پارسال شروع کرده بودم. شاید در اونصورت تصمیم‌های متفاوتی می‌گرفتم و کارم قطعاً جلوتر بود. 


من اول PhD بیشتر به استادم اعتماد داشتم و بر مبنای تصمیمات اون جلو می‌رفتم. استادمم ادم فوق‌العاده باسواد و باهوش و خلاقیه. ولی خب حقیقت اینه که استاد فقط یه ایده داره، و هرگز هرگز اصلاً فرصت اینو نداره که بشینه رو کار دانشجو دقیق شه. این دانشجوئه که باید خودش بهترین تصمیمو بگیره و با شواهد و مدارک کافی استاد رو هم قانع کنه. یعنی استاد هم وقتی شواهد کافی باشه دلیلی برای مخالفت نداره. 


و الان می‌فهمم وقتی می‌گن مثلاً آزمون کاندید شدن دکتری منظورشون چیه. واقعاً یه دانشجوی دکتری باید بتونه مستقل تصمیم درست رو بگیره و پروژه رو به بهترین شکل ممکن هدایت کنه. 


این مدت هم که استادم مرخصی زایمان بود به نظرم بهم کمک زیادی کرد که استقلالمو به دست بیارم و روش خودم رو در ریسرچ پیدا کنم. مثلاً فهمیدم من آدم فاندامنتالیستی هستم و accuracy برام از throughput مهم‌تره و الان می‌دونم دقیقاً gapهای دانش تو فیلدمون کجاست. و خب الانم که استادم برگرده احتمالاً بهش بگم کمتر جلسه داشته باشیم که من همچنان بتونم خودم رو اثبات کنم. چون هر دفعه با استاد جلسه داری خب ازت یه چیزایی می‌خواد، در صورتی که بیشتر وقتا اون چیزا وقت‌گیرن و لزوماً اولویت یا اهمیت ندارن. اینجوری درگیر خواسته‌های استاد می‌شی تا اصل پروژه. 


در نهایت حرفم این بود که: خیلی مقاله بخونید :)) 

  • نورا
آخرین نظرات
نویسندگان