فوق ماراتن

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

سال‌بالایی درون

چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۴۴ ب.ظ

این مکالمه رو بخونید : 


آبی‌ها منم و سیاها یکی از بچه‌های سال‌بالایی که تو امتحان پریروز کمکم کرد. ( کمک گرفتن آزاد بود یعنی ). 


و این اون موقعیتیه که من همیشه باهاش روبرو میشم. نقطه‌ای که بیشتر از نصف سوالو حل کردم، بیشتر لز نصف راهو رفته‌م، ولی به جواب آخر نمیتونم برسم. و میگم "خب دیگه همنقدر کافیه". این همون منیه که برگه‌های امتحانشو زودتر از همه میده. و فقط میخواد از استرسش زودتر خلاص شه. 


و من به یه "سال‌بالایی درون" نیاز دارم که بهم یادآوری کنه حیفه، حیفه اینهمه راهو بیای و به آخر نرسی. به یه "سال بالایی درون" نیاز دارم که وقتی در آستانه‌ی رهاکردنم بگه "همیشه آخرین تلاشا تاثیر داره". 


یادم بمونه تو دنیا همیشه کسی نیست که بهم اینا رو یادآوری کنه. و من باید این ندا رو در درونم حفظ کنم. باید یه کوه تو وجودم بسازم که هر وقت کنارش فریاد میزنی "خسته‌ام" پژواکش بیاد "یه ذره وایسا" ... 


مرسی سال‌بالایی!

و مرسی خدا که بهم درس میدی، وقتی که بهش نیاز دارم 

  • نورا

نظرات  (۵)

دمش گرم! چه دلسوز =))

 

این همون منیه که برگه‌های امتحانشو زودتر از همه میده. و فقط میخواد از استرسش زودتر خلاص شه

این خیلی خوب بود :)) منم همینم

پاسخ:
هوم. خداوند خیر بده بهش. 

سعی کن ولی اینجوری نباشی. هنوز که تازه اومدی بهت هشدار میدم :)) عواقب خوبی نداره اینکار. 
  • محبوب حبیب
  • چه باحال. ولی چقدر زود خسته میشی. مگه زمان امتحان تون چند ساعت بود؟ 

    من حتی نخونده باشمم یه امتحانی رو تسلیم نمیشم تا دقیقه نود. همه تلاشم رو میکنم. 

    خیلی وقتها هم همین رها نکردن نجاتم داده. امتحان ۱۲ ساعته رو یادته که آچمزم کرده بود؟ ولی تا ثانیه اخر چسبیدم بهش. بازم جز نمرات تاپ شدم. 

    کنکورمم همین شد. با اینکه به خاطر شرایطم نشد و نخونده بودم و ازمایشی رفتم ولی اون ۴ ساعت رو خیلییی جدی گرفتم. و همین رها نکردنم نتیجه داد. 

    هیچ وقت رها نکن.

    ممکنه راه حل در یک قدمی ات باشه. 

    من المپیادهای دبیرستانم قبول میشدم با همین روش. بدون اینکه خونده باشم. البته هیچ وقت مقام کشوری نیوردم چون با این فرمول به تنهایی اما بدون سابقه تلاش، نمیشه تا اون بالا بالاها رفت ولی در نوع خودم راضیم. نخوندنمم همش شرایطی بوده که نمیشده بخونم توی اون بازه نه که تنبلی کرده باشم. 

    اینا رو گفتم که بدونی یه وقتایی تا لحظه اخر بایست بدویی و تا سوت رو نزنن نایستی. نگی من که رد نکردم خط پایان رو یا من که اول نمیشم پس چرا بازم بدوم. تو به اندازه خودت بایست بیایی جلو. خیلی وقتا برنده بودن همین دویدن هاست.

    پاسخ:
    چه جمله قشنگی گفتی. "به اندازه خودت باید بیای جلو". 
    امتحانمون ۹ ساعت وقت داشت. واقعاً ازت انگیزه گرفتم محبوب جان 🙈 
    منم دیگه دست نمیکشم 💪
  • سرکار علیه
  • منم زودتر از همه پا میشم از سر جلسه، بعد امتحان همه میگن معلومه خوب دادیا! غافل از اینکه فقط میخوام از روی اون صندلی جدا شم و اون موقعیت پر استرس رو از خودم دور کنم :) اما خب هیوقت به این فکر نکردم که "تلاش های آخر..." چون چند سری موندم تا اخر زمان جلسه بلکه مثلا بهتر حل کنم یا بقیه جوابا یادم بیاد اما غیر فشار روانی برام هیچی نداشت  :(

    پاسخ:
    باید طاقت بیاریم :) 
  • دخترمعمولی
  • سر اولین امتحان دانشگاهمون که فیزیک یک بود، یه پسری خیلی زود داد برگه اش رو. از بچه های کامپیوتر بود و اسمش توی لیست درست بالای من بود. من استرس گرفتم که وااای، چقدر زود داد. من هنوز هیچی ننوشته ام. حالا اونم مثلا یه ساعتی نشست ها، نه اینکه بگم تو ده دقیقه ی اول داد.

    یادمه جوابا که اومد شیش شده بود :/ (یا شایدم 6.5، ولی مطمئنم زیر 7 بود). همین دیگه. برام از همون موقع تجربه شد که هرکی زود میده، لزوما خوب نداده.

    یه چیز دیگهم یادمه یه بار امتحان جغرافی داشتیم، به مامانم گفتم برام دعا کن. گفت من که نمی تونم دعا کنم چیزی که بلد نیستی رو بلد بشی سر امتحان، ولی دعا می کنم هرچی که خوندی یادت بیاد سر امتحان.

    سر امتحان یه سوال رو اصصصلا یادم نمیومد جوابشو. نیم ساعت بود بیکار نشسته بودم، جواب این سواله هم یادم نمیومد. ناگهان انگاری که بهم وحی شده باشه، همممه ی جواب یادم اومد. اون لحظه دقیقا یاد دعای مامانم افتادم.

    تو هم بشین تا دقیقه ی آخر. خیلی وقتا توی یه لحظه یه جرقه ای زده میشه توی ذهنت و جواب سوالو پیدا می کنی :).

    پاسخ:
    آره مطمئن باش. البته من تو مدرسه هم زود می دادم هم خوب می دادم :)) ولی تو دانشگاه نه، واقعاً از روی استرس فوق العاده بالا برگه مو زود می دادم. 
    وای دختر معمولی چقد مامانت خوبه *-* مطمئنم الانم همیشه دعاش پشتتون هست که همیشه اتفاقای خوب برات میفته. 
    هرچند دیگه نمیدونم چند تا امتحان دیگه در دوران تحصیلیم پیش رو خواهم داشت :)) تعدادشون کمه احتمالاً. ولی آره دیگه درسی شد برام که تا آخر بشینم و به سوالا فکر کنم. 

    چه سال بالایی خوبی

    اما عزیزم این درس فقط برای امتحان دادن نیستا! کلا باید سِریش بودن را بعنوان یک شهروند ایرانی یاد بگیریم

    پاسخ:
    اره متاسفانه همینطوره
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    آخرین نظرات
    • ۸ ارديبهشت ۰۳، ۱۵:۱۱ - 🌺آسیــ هــ💚
      مرسی .
    نویسندگان