فوق ماراتن

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

پاسپورت

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۹، ۰۱:۴۶ ق.ظ
آزمون زبان (آیلتس) برای 29 آذر ثبت نام کردم. به ددلاین های fall 2021 به سختی میرسم و بعضیا رو هم از دست میدم. نمیفهمم چطور شد که منی که از مهر دنبال استاد بودم حواسم به ددلاینا نبود. البته من توی دانشکده ها دچار اشتباه شدم و ددلاین کلی دانشگاه رو نگاه کرده بودم. بعد دیدم نه فلان دانشکده دو هفته جلوتره. خلاصه! روز ثبت نام ازم شماره پاسپورت میخواست، منم با خیال راحت فکر میکردم پاسپورتمو با خودم آوردم، گفتم حالا همون روز نگاه میکنم دیگه. 
شنبه خلاصه مامان پولو به حسابم ریخت ( 6 میلیون شده!!! ) و اومدم ثبت نام، هرچی میگردم پاسپورتمو پیدا نمیکنم. دیگه همونجوری ثبت نام کردم و به مرکز آزمون (ایرسافام) پیام دادم گفتم به پاسپورتم الان دسترسی ندارم، گفت که اشکال نداره فقط تا دو هفته قبل از ازمون حتما اسکنشو بارگیری کن تو سایت. 
حدسم این بود که تو خوابگاهه. نعنا ( هم اتاقیم) رفته تهران و خونه گرفته اونجا، بهش گفتم میتونی بری خوابگاه و برام پست کنی؟ گفت اصلا خوابگاه اجازه ورود نمیده. منم برا وسایل خودم رفتم بار اول اجازه داده بار دوم اجازه نداده. گفته دیگه باید بیای کامل تخلیه کنی. 
امروز بالاخره موفق شدم زنگ بزنم خوابگاه! ( یعنی از دیروز زنگ میزدم هی به اینور اونور پاسم میدادن، هی میگفت بعد از این شماره 2 رو بگیر، 2 رو میگرفتم باز خودش برمیداشت!!) گفتم بابا من هزار بار زنگ زدم دیگه، بعد گفت پس این شماره رو بگیر :/ خب از اول همینو بگو خواهر من! 
زنگ زدم و با مسئول خوابگاه حرف زدم. گفتم هم اتاقیم میاد برمیداره. خودم الان راه ها بسته ست نمیتونم بیام. پاسپورتمه نیاز دارم. بعد از چند دقیقه مشورت با بقیه آخرش گفت نه نمیشه نمیتونیم ریسک کنیم :((( 
دیگه موندم چیکار کنم. نه میتونم برم تهران، نه کسی میتونه بره اونجا، مامان میگه درخواست مفقودی بده، ولی اینترنت نگاه کردم گفته بود 20 روز تا 6 ماه طول میکشه بهت برسه پاسپورت. که 20 روز هم برا من دیره چه برسه 6 ماه! 
تنها امیدم اینه راه ها باز شه و خودمون بتونیم بریم تهران . . . 

+ من هنوزم فکر میکنم پاسپورتمو آوردم با خودم. ولی هرجا رو گشتم نبود :((( 

بعداً نوشت : به مامانم میگم اینجوری شده و باید صبر کنیم تا راه ها باز شه. میگه زنگ بزن یکی از مسئولای خوابگاه خب بره برداره، بعد عموت بره ازشون بگیره. تو که نمیتونی تو این کرونا بری و بیای. 

++ یعنی حتی به ذهنشونم خطور نمیکنه که با ماشین یه روز بریم تهران و وسایلمو بیاریم . . . 
+++ خیلی سعی میکنم خانواده خودمو با دوستام مقایسه نکنم ولی سخته گاهی . . . 
  • نورا

نظرات  (۱۰)

هیچ عکس و اسکنی از پاسپورتت نداری؟

یه راه دیگه هم هست نمی دونم ولی حتما جواب بده! می تونی بری دادستانی شهرتون اونا می تونند به اداره گذرنامه دستور بدن که برات پاسپورت صادر کنه! ولی چه بهونه ای بیاری رو نمی دونم! چون اگر بگی پاسپورتم گم شده میگن برو درخواست مجدد بده! که طول میکشه!
پاسخ:
نه. یعنی از تمام مدارکم اسکن دارم ها ! الا همین! من هنوزم فکر میکنم آوردمش، باید امروز خونه تکونی کنم که مطمئن شم نیاوردم. 

هرچند باز اسکن فقط راه موقته، باید روز آزمون پاسپورتم همراهم باشه. البته خیلیا هم میگن آزمون ممکنه برگزار نشه اصلا با وجود این محدودیتای کرونایی :(( ولی اونو دیگه نمیتونم در نظر بگیرم

الان که اینترنتی اصلا پاسپورت صادر میکنن، ولی خب من چون دارم از قبل اون راه برام جواب نمیده 

ولی من نمیفهمم چطور من از یه شهر دیگه پاشم بیام تهران ریسک نداره، هم اتاقیم بره یه پاسپورت منو برداره ریسک داره :/ اونم خوابگاه تو این شرایط که مرغ پر نمیزنه 

مسئولین خوابگاه نمیتونن برات پستش کنن به هزینه خودت؟؟ 😕😕

پاسخ:
فک کن یه درصد همچین کاری کنن :(
 حالا میگن تا دو هفته بعد محدودیتا برداشته میشه

  • محبوب حبیب
  • حسنا جون یک بار دیگه زنگ بزن به مسیول خوابگاه. خیلی برخوردش نابالغانه بوده و ازش بخواه که یه راه حلی واست پیدا کنه. حتی بگو که لطف کنه و خودش برات پست کنه یا ... توضیح بده که خیلی سخت و نشدنی هست برای برداشتن اون بخوای خانواده رو راهی کنی اینهمه مسافت رو بیان. 

    احتمال زیاد موافقت کنه. آخه دلیلی نیست که بخواد اینطوری اذیت کنه. 

    + راستی مقایسه نکن :) اگر خانواده من بودند به باد ناسزا گرفته شده بودم که چرا یادم رفته بیارمش؟ اصلا جرات نمی کردم بگم مونده توی خوابگاه :دی 

    پاسخ:
    زنگ زدم دوباره. ولی کسی برنمیداره. انگار فقط همون صبح‌ها هستن. حالا فردا باز زنگ میزنم ببینم چی میشه. فعلاً که اینجوریه و دارن اذیت میکنن. هرچند من بدم نمیاد کلا بریم تهران، جون کلاً کلی وسیله‌ی دیگه هم دارم اونجا که نیاوردم. 

    + آخه اونموقع واقعاً هیچکس فکرشو نمیکرد کرونا انقدددر طولانی بشه. یعنی ما نهایت تصورمون تا آخر عید بود. 
    دوستای من از مسافتای خیلی دورتر هم اومدن و بردن وسیله‌هاشونو. مسیر ما اتفاقا خیلیم سرراسته و جاده خوبی داره. ولی خانواده من اهمیت نمیدن به اینجور چیزا. در تمام این سالها حتی یکبار هم مامان بابای من با ماشین نیومدن و من حتی وسیله‌های بزرگمو با مامانم با چه زحمتی با اتوبوس بردیم خوابگاه. 

    ولی میدونی، هرکسی خودشو با پدر مادرش فقط مقایسه میکنه انگار. الان ازشون بپرسی خیلی هم خودشونو خوب میدونن، چون باز پدر مادرای اینا که اصلاً شوت بودن از قضیه و خودشون تو شرایط سخت‌تری درس خوندن. 

    بهرحال زمان می‌بره تا ما به بعضی خانواده‌ها از لحاظ سطح فرهنگ و دغدغه برسیم. امیدوارم روزی که خودم مادر بشم یادم بمونه اینو. 
  • محبوب حبیب
  • ان شاء الله فردا درست میشه

    ولی این که تعریف کردی برای من اتفاق افتاد با این چاشنی: کاملا تنهایی!! و واقعا سختم بود. لپ تاپ هم نداشتم و یک کامپیوتر(دیگه خودت متعلقاتش رو در نظر بگیر با یه مانیتور از این قدیمی ها که صد کیلو هستند!) بردم شش ماه بعد از اینکه رفتم خوابگاه. البته هماهنگ کرده بودن با یه راننده اتوبوس که کمکم کنه. ولی بازم سختم بود.

    و اینکه میگی هر کسی با پدر و مادر خودش مقایسه میکنه دقیقا درسته. بالاخره نمیشه هم انتظار بیشتر داشت ازشون. بنده خداها الان نهایت آسایشی که از دست شون میاد رو برات انجام میدن.

    من هم برای بچه ام.

    ولی هیچ تضمینی نیست فردا بچه ی من هم همین حرف تو رو نزنه. بالاخره همیشه دست بالای دست بسیار است.

    پاسخ:
    امیدوارم درست شه واقعاً. 
    آره دقیقا میفهمم. باز میگم مامانم همینکه خودش با من اومده بود به نظرش خیلی خوب بود، منم انکار نمیکنم واقعا نیاز داشتم به بودنش روزای اول؛ ولی همون موقع هم اتاقیم با مادر پدرش با ماشین اومده بودن. 
    آره دیگه همینشم خداروشکر. 
    دقیقاً همینه. البته به سطح مالی هم خیلی ربط داره یه بخشیش. 

    کمکی از دست من ساخته نیست؟ من رو راه نمیدن دانشگاهتون که بگیرمش ازشون پست کنم برات؟

    پاسخ:
    ممنون پاییز جانم. نه دقیقاً بحثم باهاشون همین بود که اجازه بدن دوستم بره برداره از اتاق. ولی میگن نه. کسی نمیتونه بیاد داخل. حالا فردا باز زنگ بزنم ببینم چی میگن. 

    فکر نکنم حتما باید روز آزمون پاسپورت باهات باشه ها!

     

    چون من می دونم پسرها که مشکل سربازی دارند تا زمانی که پذیرش نگیرند نمی تونند از معافیت تحصیلی استفاده کنند و بنابراین پاسپورت ندارن. پس اونا چطور امتحان آیلتس می دن؟!!

    پاسخ:
    مطمئنی؟

    ببین من بهشون پیام دادم، گفت دو هفته قبل از ازمون باید اسکنشو بذاری حتما

    من همین که گاهی تا ترمینال و فرودگاه می رسوندنم مایه فخر و مباهاتم بود. تازه همیشه هم عذاب وجدان داشتم که مثلا ساعت ۱۲ شب می رسم و الان می خوان بیان دنبالم و من چقدر بدم که اینقدر دردسر درست میکنم! دیگه بعدترها که دستم رفت تو جیب خودم همونم با آزانس می رفتم که کسی به زحمت نیافته!

     

    خانواده ت رو با خانواده کسی مقایسه نکن. خودتو قوی تر کن فقط.

     

    همه اینا فرصتهایی هست که تو مهارت حل مساله ت رو بالا ببری در همه شرایطی. از این زاویه به مسایل نگاه کن!

    پاسخ:
    آره اینم حرفیه. اینجوری خودم اذیت میشم فقط

    در مورد پاسپورت تو سایت اپلای ابراد بپرس. اونجا همیشه یه عده هستند که خیلی چیزا رو می دونند.

    پاسخ:
    نگاه کردم صبا جان‌. اون مورد فقط برای افراد مشمول خدمته. و حتی گفته بود اگه تو سفارت هم باشه پاسپورتتون مورد قبول نیست‌. 
  • محبوب حبیب
  • دقیقا همین نکته ای که صبا گفت هست حسنا جان. اصلا مقایسه نکن. این چالش ها باعث شدن رشد کنی بیشتر و قوی تر بشی. 

    ببین من حتی روز اول مدرسه! تنهایی رفتم. مدرسه سر خیابون بود و نگران نبودن من طوری ام بشه ولی خوب دیگه واسشون دغدغه مادر پدرهای دیگه هم نبود که ای وای روز اول مدرسه بسیار مهمه و ..! حالا چراش داستان داره ها که درک میکنم درگیر چه چیزهای بودن. ولی الان که ۳۵ سالمه درک میکنم. 

    خدا را شکر تا دیروز که با مشاور صحبت کردم حتی بهش فکر هم نکرده بودم که چه پدر و مادری! چرا این کارو کردن؟! این باعث میشد هی شرایط رو بدتر ببینم. واقعیت هم اینه که اصلا هم به مشکل نخوردم وقتی باهام نیومدن. اتفاقا همیشه توی مدرسه موفق بودم خدا را شکر. 

    یا اینکه مثلا توی جزییات هزار تا تفاوت با هم اتاقی هام بود. مثلا یکبار من غذای مامان پز نداشتم! همیشه خودم پز بود. ولی اصلا و ابدا مهم نبوده. سرنوشت من رو اینها هیچ نقشی توش نداشتند واقعا. چرا بهشون فکر کنم؟ مقایسه باعث دلخوری میشه و اینکه خوبی هاشون رو نبینی. 

    در حالت کلی اون چیزی که از آدمهای دیگه می بینیم ظاهری هست که به ما نشون میدن و همیشه مرغ همسایه غازه. همه مشکل دارن فقط نوعش فرق میکنه.

    بهتره به جای اینکه حالا مرغ همسایه اصلا چی هست تمرکزمون روی کارهای خودمون و قوی شدن خودمون باشه. این رو به خودم هم می گفتم و میگم. مقایسه کردن هیچ فایده ای که نداره همش مخربه. 

    پاسخ:
    آره واقعا همینطوره. از اونروز فقط هی حرص خوردم. حالا امروز یکم سعی کردم به راه حل های جایگزین فکر کنم. امیدوارم درست شه. 

    آره خب یه جاهایی دقیقاً حتی باعث استقلالمونم شده. 

    یکم بی ربطه به موضوع ولی...

    نعنا چه اسم قشنگیه :)))

    پاسخ:
    اسم مستعاره البته :))) 
    ولی آره به نظر منم اسم قشنگیه. یه فیلمی هم اتفاقا تازگیا تلویزیون نشون میداد اسم دختره توش نعنا بود. من تا اونموقع نمیدونستم واقعا نعنا میتونه اسم هم باشه 
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    آخرین نظرات
    • ۸ ارديبهشت ۰۳، ۱۵:۱۱ - 🌺آسیــ هــ💚
      مرسی .
    نویسندگان