فوق ماراتن

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

به این باد پاییزی سرد

خبرهای جنجالی زرد

نه من اعتمادی ندارم


به بختی که هی می‌زند رعد

فرو ریختن های ممتد

امید زیادی ندارم


دلم خانه‌ی دردهای فراری

گلویم نگهبان فریاد جاری

فرو می دهم خون، نباید ببارم


چه میدانی از قلب طوفانی من

چه میدانی از چشم بارانی من

سدی پشت هر گریه دارم


گذشت بر من هر فصل پاییز غم بود

هنوز ایستاده‌م بر پای بر خود

در آغوش تو ریشه دارم


نمی ترسم از هجمه‌ی خشم این آسمان

خودت گفته بودی کنارم بمان

به چتر اعتقادی ندارم


من از زخم‌های انارم

هنوز عکس لبخند دارم

دعا کن ترک برندارم


+ وزنش ایراد داشت یکم تغییر دادم


  • نورا
آخرین نظرات
نویسندگان