فوق ماراتن

برنامه‌های آینده

دوشنبه, ۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۱:۳۸ ب.ظ

اینو می‌نویسم که اگه دو سال بعد که درسم تموم شد، اومدم بگم می‌خوام برم پست‌داک بگیرم، یکی بیاد بزنه تو دهنم. پست‌داک خوندن هیچ مزیتی دیگه برا من نداره‌. می‌دونم که نمی‌خوام استاد دانشگاه بشم. یعنی نمی‌خوام تو این سن استاد بشم حداقل. چون واقعاً به چه قیمتی؟ باز دوباره چند سال آوارگی. فشار کاری فوق‌العاده بالا، حقوق پایین، بدون مزایای بازنشستگی. کی میاد اینکارو بکنه؟ 

من دیگه حوصله‌ی این بلاتکلیفی و موقتی بودن زندگی رو ندارم. می‌رم سر کار، حقوق خوبی می‌گیرم، زندگیمو به قول خارجیا settle down می‌کنم، توی سن مناسب و با آرامش خاطر بچه می‌تونم بیارم؛ و بعدش حالا اگه خواستم می‌رم دنبال ادامه‌ی مسیر. چه عجله‌ایه که ماها داریم؟ انگار که دیگه تو چهل سالگی نمیشه پیشرفت کرد و درس خوند و باید همه‌ی کارا رو همین الان انجام بدیم. در صورتی که من اتفاقاً تو چهل پنجاه سالگی توانایی ذهنیم رو از دست نمیدم. ولی توانایی جسمیم شاید کمتر باشه یا دیگه اصلا نباشه برای بعضی کارا. همونی که بهش می‌گن جوونی کردن. گشتن. خندیدن. زندگی کردن. 

چیه اینکه آدما رو تو فشار میذارن و مجله‌ها چاپ می‌کنن ۳۰ زیر ۳۰ و ۴۰ زیر ۴۰؟ از درس خوندن خسته‌ام. در واقع از درس خوندن خسته نیستم. ولی دیگه بسه. باید یه جایی متوقف بشم. باید یه جایی منطقی فکر کنم. باید فکر کنم دنبال شهرت و اسم در آوردنم یا سر راحت رو بالش گذاشتن. بیشتر آدمای اینقدر موفقی که اطرافم می‌بینم یه جورایی مریض روانی‌ان. یعنی حس می‌کنم کل سیستم آکادمی اینا رو بیمار کرده‌. فشار بیهوده، به اسم پیشرفت مرزهای علم، ولی در واقع به هدف خودنمایی و پرستیژ. و در نهایت رفتن پول به جیب یکی دیگه. من نمی‌خوام مثل اینا مریض باشم. 

  • نورا

نظرات  (۷)

مدل ادامه تحصیل رشته ما هم اینطوریه که بخوای فقط از بعد علمی به زندگی نگاه کنی، مثل خیلی‌ها باید مستقیم بری تا تهش ولی بدون اغراق، به قیمت پر دادن بهترین دوران زندگی و صرف کردنش فقط پای درس و‌جزوه و آزمون و...

برای ما مزیت علمی و درآمدی هم داره ولی از یه جایی دیگه خیلی فرسایشی میشه این بی‌وقفه بودنش و به نظرم برای حفظ سلامت جسم و روان لازمه یه جایی یه وقفه‌ای باشه که زندگی انقدر یک‌نواخت و تک‌ریل نره جلو!

پاسخ:
شما رشته‌تون چی بود؟ 
پست‌داک هم شاید در انتها باعث بشه یه شغل با حقوق بالاتر بگیری. ولی واقعاً یه مسیر زجر اوره. یعنی تو همون زمانو تو اون کارخونه یا شرکت هم باشی بهرحال ارتقا می‌گیری تو اون مدت. فقط باید سعی کنی قبلش گرین کارتت رو گرفته باشی.  

من مدت‌هاست سعی می‌کنم همه جا توضیح بدم که حداقل ۹۰ درصد آکادمیا تباهیه. و پر از آدم‌های شکست خورده و بدحاله.

من حالا خودم در کل مطالعه و تحصیل به خودی خود برام خیلی جذابه. ولی یه بار که درگیری با این فضا عه مشوشم کرده بود یکی بهم گفت «ببین آکادمیا مثل یه اتوبوسه. یه مقصدی لازم داره. نمی‌شه که همیشه باهاش جلو رفت.» از اولین ایده‌هایی بود که ته‌ته ذهنم وقتی می‌خواستم ارشد رو انصراف بدم ریشه فکرام رو تغذیه کرد.

(چه عجیب گفتم:)) )

پاسخ:
شاید نه همه جا، ولی واقعاً بخش زیادیش آدماییه که زندگیشون رو وقف کرده‌ن و به دستاورد چندان بزرگی هم نرسیده‌ن. 
واقعاً اتوبوسش هیچ مقصدی نداره. یعنی علم ته نداره که. 
حالا ارشد و دکترا و در کل تجربه‌ی پژوهش مستقل یه سری چیزا به آدم یاد می‌ده‌. بیشترش فکر نمی‌کنم. 

:)

پزشکی

 

پاسخ:
هوم. آره پزشکی که از ما بدتره به نظرم وضعیتش تو طول دوره تحصیل. 

بدون پستداک نمیشه استاد بشی؟ سپیده دادخواه و همسرش رو شاید از اینستاگرام بشناسی. خودش علوم پایه (زیست) و همسرش مهنمدسی مکانیک بوده. هر دو هم بدون پستداک استاد شدن. برای من هم عجیب بود، و فکر می کردم اینقدر دکترا هست که برای رقابت باهاشون پستداک کردن و مقاله دادن خیلی مهم باشه. اما انگار مثال نقض هم داره. پس شما هم می تونی مثل نقض بعدی باشی :) 

پاسخ:
راستش بیشتر اینه که دیگه علاقه‌ای به استاد شدن ندارم. 

آره منم فاز ته نداشتن علم رو دارم. ولی خود این یه مقصده دیگه. یعنی تصمیم می‌گیری که کار علمی کنی و برای همین اصلا سوار اتوبوس می‌شی. ولی معمولا چیزی که می‌بینم اینه که با اتوبوس انقدر می‌رن تا دیگه می‌مونن توش. ایده‌ای ندارن که چرا ولی چون کولر و بخاری داشته دیگه مونده‌ن.

پاسخ:
D: 

کولر و بخاری مثال خوبی بود :))

:))))

تصمیم درستی گرفتین....و خلاف مسیر رود شنا کردن کی سخت نبوده؟ 

 

پاسخ:
واقعیتش خلاف مسیر رود نیست. ولی شاید بر خلاف رویاهاییه که قبلاً داشتم. 
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
  • ۱۳ آبان ۰۳، ۰۸:۱۸ - ma zed
    :))))
  • ۷ آبان ۰۳، ۲۳:۱۴ - میم مهاجر
    پزشکی
نویسندگان