معارفه
- ۹۹/۱۲/۰۳
تنفر چرا هنوز هیچی شروع نشده؟
اسلام آباد رو توصیه اکید میکنم نری. یکی از دوستای ما رفته بود اتفاقای بدی براش افتاده بود تازه اون آقا بود :(
میتونی قانون بگذاری تو خونه با کفش نرید ربطی به غربی و شرقی نداره.
ان شاءالله که همه چی خوب و زود جور میشه و یه هم اتاقی خوبم می تونی پیدا کنی :).
من نمی تونم بگم با کی هم اتاقی بشو و با کی نشو، فقط امیدوارم یه هم اتاقی خوب غیرسیگاری با فرهنگی نزدیک به خودت نصیبت بشه :).
چند وقت پیش همسایه مون اومد خونه مون، تعارف کردیم بیاد تو. با کفشاش اومد نشست روی مبل، پاهاشو گذاشت روی فرشمون که زمینه اش کاملا سفیده، من داشتم سکته می کردم. آخه هوا هم بارونی و برفی بود، گفتم حتما کفشاش کلی گل داره کفِش. ولی خدا رو شکر چون همسایه ی دیوار به دیوار بود، کفشاش خیس نشده بود توی این دو قدم. هوووف.
خیلی جالبه به این بخش از چالشای همخونه پیدا کردن فکر نکرده بودم:) حتی تو کشور خودتم بخوای همخونه پیدا کنی خیلی سخته دیگه چه برسه یه کشور دیگه.
مامانم انقدر فرشارو تمیز نگه میداشت و همیشه روفرشی پهن می کرد که ۱۲-۱۳سال بعد از ازدواج نیاز پیدا نمیشد بشورتش"^__^
به قضیه کفش دقت نکرده بودم:))
استرس نداری حسنا؟
کدوم کشور میری ان شاء الله؟
الهی که موفق و عاقبت بخیر باشی 😘😘
قدم به قدم درست میشه همه چیز :) ما براتون دعا می کنیم
خخخ من هم از روی عکس های پروفایل دیگران، قضاوتشون میکنم :)) اما فکر نکنم گرامر اشتباه تاثیری روی نظرم بذاره شاید چون خودم خیلی داغوووونم :(
اره بنظر من هم با یه نفر از یه فرهنگ دیگه همخونه بشو. برا من هم عجیبه با کفش بیرون میایند تو خونه. خب واقعا کثیف نمیشه؟ سیگار خیلی بدتر از قضیه ی کفش هست برای من.
صمیمانه برات آرزوی موفقیت میکنم، هم در ویزا گرفتن و هم در همخانه پیدا کردن.
امیدوارم خیلی زود کارات درست بشه و دوستای خوبی هم پیدا کنی^_^
دیگه کم کم باید برات اهنگ رفتمممممم رفتم و بار سفر بستممممم رو بخونیم :)
هر دفعه میای از پله های پیشرفت مینویسی من کلی ذوقتو میکنم :)
اتفاق رایجیه که سه تا ایرانی جزو پذیرفته های یه پروگرم باشن؟ به لحاظ احتمال جالب به نظر میاد.