فوق ماراتن

بچه‌ها، آخر هفته، بلبرینگ و شکرپاش

جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۶:۳۳ ب.ظ

۲۸ مارچ روز "take children to work" بود. آدما بچه‌هاشونو می‌برن سرکارشون (لزومی هم نداره بچه‌ی خودت باشه. می‌تونه هر کودکی باشه که دور و برت هست)، و بهشون نشون میدن محل کارشون چجوریه و سرکار چه کارایی انجام میدن. دانشگاه هم یه ایمیل داده بود که هرکی دوست داره یه جشن داریم فلان روز و اگه میخواید ثبت نام کنید. برا بچه‌ها یه سری بازی و اینا تدارک دیده بودن. چیز جالبی بود بهرحال خوشم اومد. ولی خب دور و برم بچه‌ای نیست که ببرم ثبت‌نامش کنم. فکر کنم مجبور شم یه بچه بدزدم :) 


چند روز پیش فکر می‌کردم چرا مردم تو ایران تفریح ندارن. البته نگم مردم. چون خیلیا دارن. ولی خانواده‌ی ما و دور و بریای من و خود من اونجا تفریحی نداشتیم. اینجا مثلاً همیشه از آدم می‌پرسن "آخر هفته برنامه‌ت چیه؟" و من اینجوریم که هیچی. مگه آدم باید برا آخر هفته برنامه‌ای داشته باشه؟ البته یه بخشی از سوالش حالت تعارف داره. ولی خب واقعاً فعالیتایی که می‌کنن متفاوته. مثلاً یه تفریح خیلی خیلی ابتدایی و ساده هایکینگه. و من بعضی وقتا می‌گم ما هم تو ایران کوه زیاد داریم، چرا اونجا انقدر کوهنوردی متداول نیست؟ :))) لازم نیست که بری دماوندو فتح کنی حالا حتماً. تو خانواده‌ی ما بیشتر آخر هفته‌های ما فقط به تلویزیون دیدن، یا نهایتاً دید و بازدید صرف می‌شد. برنامه‌ای نداشتیم هیچ وقت. و نمیدونم چرا. 


این هفته تو کلاس دوچرخه بالبرینگا رو عوض کردیم. زیاد سخت نبود. چرخو مثل همیشه میاری پایین. به اون وسط دوچرخه میگن هاب. با دوتا آچار باید قفلشو بشکنی و بازش کنی. ولی همیشه باید فقط یک‌طرف رو باز کنی. بعد دیگه دو تا مهره داره، اونا رو در میاری. یه cap هم داره روی بالبرینگا، اونو باید خیلی با احتیاط برداری که کج نشه. بعدم بالبرینگا رو برمیداری، تمیز می‌کنی، دوباره گریس میزنی، میذاری همه چیو سر جاش. باید هر سالی یه بار اینا چک کنی که سابیده نشده باشن، و اگه سابیده شده باشن باید عوضش کنی. فقط دوباره بستن همه‌ی اینا یکم سخت بود و قلق می‌خواست که چقدر سفتش کنی که نه شل باشه نه سفت. و به مقدار زیادی دستات سیاه می‌شه موقع اینکار. که خب خیلیم بد نیست. تا وقتی که دماغت رو نخارونده باشی :) 


موقع برگشتن به خونه یه بار دیدم اعتراضات می‌کنن تو دانشگاه. فکر کردم مثل اعتراضات ایران باید فقط بدوم برم خونه و خودمو قاطی نکنم. بعد دیدم از پشت و جلوی تظاهرات پلیس داره همراهی می‌کنه. و مردم دور و بر هم می‌پرسیدن چه خبره؟ بعد می‌رفتن همینطور یهویی همراه بقیه می‌شدن. یا یه دختری بود گفت نمیدونم چیه، ولی باهاشون میرم تا ببینم چیه :)) خلاصه این مورد واقعاً شوک فرهنگی بزرگی بود. 


یه سری کلمات هستن که من هیچ‌جایی نشنیده بودم و یه جور باید انگار تو محیط باشی که یاد بگیری. یا خیلی زیاد فیلم دیده باشی. مثلاً به ظرف بیرون‌بر تو رستوران میگن to-go box. یا مثلاً وقتی یه ماشین میخواد بیاد دنبالت، مبداً و مقصد میشه pick-up location و drop off location. حالا شایدم بقیه میدونستن ولی من نمیدونستم :) 

و وقتی می‌گن How are you doing واقعاً منظورشون این نیست که چیکارا میکنی، منظورشون اینه که من آدم مودبی هستم و حالتو می‌پرسم، تو هم مودب باش و وقتمو نگیر :))) 

کلاً یه شوک فرهنگی دیگه اینجا برا من همین نایس بودن بی‌اندازه‌شونه. یعنی اینکه میگن اینا همه چی رو sugar coat می‌کنن واقعاً همینه. و خودت باید یاد بگیری که کدوم حرف انتقاد بود کدومش تشویق. و من تازه دارم زبونشون رو یاد می‌گیرم. چون هر دو رو با بهترین لحن ممکن بهت می‌گن. که البته اینکارشونو دوست دارم. چون خودم آدم حساسی هستم، و اینکه یه نفر با یه لحن مثبتی ازم انتقاد کنه، هم به احساساتم ضربه نمی‌زنه، و هم من رو باشعور فرض می‌کنه و انتظار داره خودم متوجه بشم. فقط تا وقتی که صداقت هم حفظ بشه. 

مثلاً اینا اگه یه چیزی رو بلد نباشن، معمولاً نمیگن I don't know، میگن I'm not super familiar with it یا میگن it's not the thing I know the best. و من دیدم منم دارم ناخودآگاه این جملاتو به کار می‌برم، به جای اینکه رک و پوست کنده بگم بلد نیستم. آره خلاصه باید آدم حواسش باشه که خودشو شکرپاش نکنه، فقط همون حرفای تلخش رو شکر بزنه کافیه :))) 

  • نورا

نظرات  (۱)

منم عاشق این sugar coat  شون هستم و البته خب من شنیدم آمریکایی ها بیشتر از اینجاییها گاها اینجورین! 

 

آقا ما به ظرف بیرون بر میگیم take away container !

پاسخ:
آره خودشون مخصوصاً نسل جدید یکم منتقدن به این شوگر کوت کردن، ولی منم واقعاً این اخلاقشونو دوست دارم. نمی‌تونم مقایسه کنم، ولی مثلاً تو کلاسمون چندتا اروپایی داریم؛ اونا به طور واضحی کمتر شوگر کوت می‌کنن :)) و یه جوریه که آدم فکر می‌کنه اینا رفتارشون نامناسبه D: 

خب پس عجیب نبوده که من بلد نبودم :)) اینجام مثلاً اگه من بگم I want a take-away box می‌فهمن، ولی انگار خیلی متداول نیست و یکی دو بار من گفتم دوباره خودش برگشته گفته منظورت to-go boxه؟ گفته‌م اره همون :)) 
Container که دیگه خیلی رسمی میشه حتی :))) 
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
نویسندگان