دشمن در سیاست خارجی ۲
در ادامه پست قبل، من میخواستم یکی یکی به کامنتها جواب بدم و دیدم طولانی میشه و برای همین این پست رو نوشتم. ولی در واقع ادامهی همون صحبتهاست.
اولاً که میخوام روشن کنم و توی پست قبلی هم گفتم که حرفم اینه تضاد منافع با دشمنی متفاوته. یه کشوری یه کاری میکنه چون هم قدرتشو داره و هم میخواد از منافع کشور خودش محافظت کنه، این معنیش این نیست با ایران خصومت شخصی داره. یعنی فرض کنید ناصرالدینشاه امیرکبیر رو به قتل رسونده و بعد یکی بگه که تهرانیها با فراهانیها دشمنی ذاتی دارند و ما میخوایم سر به تن تهران نباشه. در صورتی که قضیه قومیتی نبوده. منم حرفم اینه این مسائل ملیتی نیستند. مخصوصاً در مورد کشورهایی مثل آمریکا که یک ایدئولوژی ندارند و دائماً در حال تغییرند. بنابراین آمریکا هرکاری هم در گذشته کرده (یا در آینده بکنه)، نباید گفت «آمریکا» فلان کارو کرد، باید گفت بوش فلان کارو کرد، اوباما فلان کارو کرد و غیره. یا نمیشه گفت «آمریکا» دروغگوئه. کشورها شخصیت ندارند. حتی در مورد انسانها هم نمیشه اینو گفت، و صفات خاصیت اعتباری دارند، چه برسه به یه کشور. بنابراین از نظر من اصولاً استنادات تاریخی به ما اجازه این رو نمیده که بگیم فلانی دشمن ماست. میتونیم بگیم این کارها رو کردهن، ولی معنای دشمنی خیلی متفاوته.
و مورد دوم هم که آقای ابراهیمیان هم اشاره کرده بودن که جمهوری اسلامی دشمنانش رو به صورت دستچین شده انتخاب میکنه. اینطور نیست که بر فرض بگه «ما به هر کشور که در گذشته به خاک ایران تجاوز کرده اعتماد نداریم» یا بگه «ما به هر کشوری که در گذشته قرارداد سودجویانه با ایران بسته اعتماد نداریم»، که اگه اینطور باشه خیلی کشورهای دیگه وارد لیست میشن. و البته که خود ما هم مستثنی نیستیم، اینطور نیست که ایران پاک از خون مردم بیگناه باشه. ولی این دشمنها رو آقای خامنهای یا خمینی انتخاب کردهن که همواره دشمن باقی بمونن.
با این وجود، من رفتم به این ارجاعات تاریخی نگاه کنم و فیشهای «بدعهدی آمریکا» در سایت خامنهای-فارسی رو خوندم. ارجاعات ایشون به دو دسته تقسیم میشه، یکیش که به طور کلی میگه آمریکا در طول تاریخ به «بشریت» جنایت کرده و اقدامات ضدانسانی داشته. که این مسلماً نمیتونه دلیلی برای «دشمنی با ایران و ایرانی» باشه. دستهی دوم ولی اقداماتی هست که مستقیماً علیه ایران داشته. و مخصوصاً در مورد برجام که ترامپ از توافقنامه بیرون اومد.
من نمیگم ترامپ بهترین کار رو کرد، ولی باید دو طرف قضیه رو نگاه کرد. رسانه ایران دو مورد رو داره جلوه میده (که هر دو هم از گفتارهای خود خامنهای میاد):
۱- ایران به تعداتش عمل کرد. آمریکا به تعداتش عمل نکرد.
۲- توافقنامه برجام به معیشت مردم کمک نکرد.
و مردم انقدر به این مسئولین اعتماد دارن و اینا هم جوری خودشون رو مسلمون نشون میدن که اصلاً در ذهن آدم نمیگنجه که ممکنه دروغ بگن. یعنی منم هنوز یه مقاومتی درونم دارم که نه شاید این تمام ماجرا نبوده. ولی خب حرفای خود خامنهای رو میخونم و میبینم که نه تنها برخی حرفاش ضد و نقیضه بلکه یه جاهایی داره دروغ میگه و قضیه رو جور دیگهای جلوه میده.
مثلاً ایشون در دیدار با مردم در مرداد ۹۵ میگه که « آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همهی تحریمها برداشته بشود . . .»
در صورتی که روزی که ظریف و موگرینی توافقات اولیه ( و نه توافق نهایی) رو اعلام میکنند، موگرینی میگه که «اتحادیه اروپا اجرای تمام تحریمهای مالی و اقتصادی مرتبط با مساله هستهای را پایان خواهد داد و آمریکا نیز اجرای تمام تحریمهای مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هستهای را همزمان با اجرای تعهدات هستهای کلیدی ایران که از سوی آژانس مورد راستی آزمایی قرار گرفته است خاتمه خواهد داد.»
بنابراین دقت کنید از اول قرار نبود یک روزه تحریمها لغو بشه. قرار بوده همزمان با اجرای تعهدات باشه. و یک بخشی از تعهدات ایران (که باز در همون توافق اولیه اعلام شد) این بود که « آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه استفاده از فناوریهای مدرن را خواهد داشت و از دسترسیهای بیشتری که مورد توافق قرارگرفته، از جمله به منظور شفاف سازی در خصوص مسائل گذشته و کنونی برخوردار خواهد بود.» و اینها مربوط به نظارت بر اجرای تعهداته. یعنی ما باید به اینا اجازه میدادیم که بیان investigation انجام بدن. و اونجا در موردش توافق شده.
ولی خامنهای دقیقاً روز بعد از برجام توییت میزنه که:
«No unconventional inspection that’d place Iran under special monitoring is acceptable. Foreign monitoring on#Iran’s security isn’t allowed.»
اونوقت طرفی که توافقنامه رو لغو کرده ایرانه یا کشورهای دیگه؟ طرفی که بدعهدی کرده خامنهایه یا ترامپ؟
یا اصلاً هیچ کس از اول نگفته بود که این بندها بندهای نهاییه و همونجا موگرینی و ظریف هر دو میگن که مذاکرات ادامه داره. ایران و آمریکا «هر دو» میان «انتظارات نهایی»شون رو لیست میکنن، نه اونچیزی که در حال حاضر نسبت بهش توافق شده. بعد خامنهای میگه که:
«Hours after the #talks, Americans offered a fact sheet that most of it was contrary to what was agreed.They always deceive & breach promises.»
خب ایران هم فکتشیت خودش رو ارائه داده! و هر دو طرف هم میدونستن که این توافق نیست، انتظاراته. بعد ایشون در دیدار با مردم میگه که:
«میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم»
که این اصلاً چیز عجیبی نیست! یعنی از اول قرار بر همین بوده که این توافق نهایی نیست و منوطه بر اینکه ایران این اجازهها رو به ما بده و طرف مقابل میخواد این جمله قید بشه. یعنی این جمله برا من اصلاً عجیب نیست تو توافقنامه. ولی آقای خامنهای در ادامه میگه:
« این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی؛ دربارهی خود برجام، تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمیکنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد، خواهند گفت خیلی خب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بیتوافق. الان روش اینها و سیاست اینها این است؛ کاملاً ناجوانمردانه و خباثتآلود برخورد میکنند و هیچ اِبائی هم از اینکه آنچه را قول دادند نقض کنند ندارند؛ هیچ.»
خب ببینید من نمیدونم شما چی برداشت میکنید، ولی برای من این یک دروغ و همزدن کاملاً واضحه. یعنی چی که «سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد»؟ شما نمیتونی تعهد بینالمللی رو بر مبنای سیاست کشور لغو کنی. و اگر قرار بر اینه باید قبلش فکرش رو بکنی و قبل از قول دادن بگی آقا ما نمیتونیم اینکارو کنیم. سیاستمون این نیست. ولی اگه میخوای بعد از توافق این حرفو بزنی، خب طرفی که نقض کرده به وضوح شما هستی! نه آمریکا یا اروپا! و این کاری بود که خامنهای کرد.
و وارد این نمیشم که چقدر در ادبیات بین دو انسان دور از ادبه که یکی به دیگری بگه They always decieve یا در سخنرانیش در مورد یک کشور دیگه بگه «آمریکا شیطان بزرگ است» یا در مورد روابط آمریکا و اروپا بگه « اروپاییها دنبال آمریکا حرکت میکنند، به همدیگر کمک هم میکنند: وَ کَذالِکَ جَعَلنا لِکُـلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا». که یعنی ما پیامبرزادهایم (اگه جرات داشتن ادعای پیامبری هم میکردن البته) و اروپا و آمریکا شیاطین بزرگ. و در جاهای خیلی زیادی به طور مستقیم و نه در لفافه، گفته که این کشورها تجلی خود شیطان هستند و این آیات به اینها اشاره داره.
این تفکریه که به نظر من خطرناکه. این اون دشمنانگاریایه که خطرناکه برای ما و سیاست ما.
+ در مورد اونجلیستها حرفی ندارم. انشالله که از تحلیلهای رائفیپور نباشه.
++ یک کتابی چند وقت پیش میخوندم که فکر کنم اینجا هم گفته بودم. اسمش هست «دوباره فکر کن» از آدام گرانت. یه جایی از کتاب میگه که وقتی دارید با کسی در مورد موضوعی بحث میکنید که نگاهش متفاوته، ازش بپرسید چه چیزی میتونه قانعت کنه؟ مثلاً اگه یکی معتقده زمین سطحش صافه و هیچ جوره نمیپذیره که زمین کرهست، باید بتونه بگه که چه شواهدی «ممکنه» متقاعدش کنه که زمین گرده. و این در مورد افکار خودمونم صادقه. یعنی اگه من اعتقاد دارم به یه چیزی و نمیتونم چیزی غیر از اونو باور کنم، باید از خودم بپرسم چه چیزی ممکنه فکر منو عوض کنه؟ اگه چه اتفاقی بیفته در افکارم تجدید نظر می کنم؟
و به هرحال منم در عین اینکه بحثا در یک محور پیش میره و هر کسی نظر خودش رو داره، همزمان دوست دارم بشنوم که چه چیزی میتونه باعث بشه نگاهمون تغییر کنه.
* یکی از دوستان گفت که اینا به تعهداتشون عمل کردن ولی الدرم بلدرمشون زیاده و نمیخوان جلوی مردم بگن که ما به خواسته آمریکا تن دادیم. چی بگم والا. همونه که ظاهرش دیگرانو کشته و باطنش ما رو.
- ۰۱/۰۳/۰۸
باید بگم که از نحوه صحبت و بحث کردنت کیف می کنم دختر جان :)