فوق ماراتن

دختران دور رفته

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۲۷ ب.ظ

کتابی که گوش می‌دهم اسمش هست The girls who went away. داستان واقعی دخترانی است که قبل از ازدواج باردار شده‌اند، و در قانونی نبودن سقط جنین (و نداشتن توانایی مالی برای سقط غیرقانونی، و مخالفت خانواده یا پسر با ازدواج) بچه‌ را به دنیا آورده و واگذار کرده‌اند. 


هدف کتاب شاید این است که بگوید درد سقط جنین از درد واگذار کردن آن کمتر است (برای مادر البته). و کتابی است در حمایت از سقط جنین (یا نطفه). و کتابی است برای نشان دادن ضرورت بعضی آموزش‌های جنسی به نوجوانان. بعضی از این دختران حتی نمی‌دانسته‌اند که رابطه‌ی جنسی باعث بارداری می‌شود. یا نمی‌دانسته‌اند که جنین از رحم چطور بیرون می‌آید. نمی‌دانسته‌اند چه چیزی در انتظارشان است. بعضی‌ بارداری‌ها حاصل تجاوز هستند. و نقطه‌‌ی مشترک همه‌ی داستان‌ها پذیرفته نبودن مفهوم "مادر مجرد" در جامعه‌ی آن زمان آمریکا است. 


راستش حین خواندن این‌ها فکر می‌کردم خوب است این کتاب را نوجوانان بخوانند. من خودم در آن سن اگر در این جامعه بودم به هیچ عنوان بعید نبود چنین اتفاقی برایم بیفتد. نوجوانی معمولاً پر از احساسات و خیالات است. ولی خوب است که بچه‌ها بدانند کارهایشان ممکن است عواقب سختی داشته باشد، و مسئولیت‌پذیرتر و دورنگرتر باشند. خیلی از پسرهایی که باعث بارداری بوده‌اند هم نوجوان بوده‌اند. کسانی که حتی واقعاً در سن ۱۶ سالگی قصد ازدواج داشته‌اند و ناراحت هم شده‌اند که چرا خانواده‌شان به آن‌ها اجازه‌ی ازدواج نداده! 


ولی از این‌ها که بگذریم، این کتاب، شاید بدون اینکه قصد داشته باشد، نظر مرا در مورد به سرپرستی‌گرفتن کودکان عوض کرد. همیشه پذیرش سرپرستی به عنوان‌ یک کار خیر و انسان‌دوستانه تلقی می‌شود. و وقتی که کودکی یتیم شده و چاره‌ای ندارد حتماً کار خیری است. ولی اگر یک جایی در دنیا، مادر آن کودک هنوز زنده باشد، حتماً دارد به فرزندش فکر می‌کند، و اینکه بچه را رها کرده دلیلی از روی ناچاری و ناتوانی داشته. فکر می‌کنم به جای اینکه کودکان را از مادران بگیریم و یک زندگی خوب به کودک هدیه دهیم، بهتر است مادرها را توانمند کنیم، حتی اگر در نهایت یک زندگی متوسط به کودک و مادر هدیه دهیم. سرپرستی‌گرفتن بیشتر شبیه یک بازار شده که بعضی از آن سود می‌برند (حداقل در آمریکا). نه برای اینکه بابت کودک پولی دریافت می‌کنند، ولی خدماتی که در کنار آن می‌دهند یک بازار ایجاد کرده. یک ژست خیّر بودن هم به سفیدپوست‌ها داده، به خصوص وقتی کودکی رنگین‌پوست را به سرپرستی می‌گیرند. مطمئنم دیگر به این کار فکر نخواهم کرد. 


و یک چیز دیگر هم در ذهنم کاشته است. به نظرم مادر کودک کسی است که او را باردار بوده. بنابراین اجاره‌ی رحم هم دیگر به نظرم اخلاقی نیست. و البته که چطور می‌شود درد بارداری و زایمان را با پول معاوضه کرد؟ فقط چون عده‌ای ناچارند و حاضرند زیر بار آن بروند مسئله را اخلاقی می‌کند؟ 

  • نورا

نظرات  (۳)

خب به نظر من خیلی تحت تاثیر این کتاب قرار گرفتی!

بله خوندن این کتاب برای نوجوان ها قطعا واجبه تا بدونند چه مسئولیتی در انتظارشون هست ولی روی دیگه سکه رو کاملا نادیده گرفتی.

خیلی هایی که بچه ای رو به سرپرستی قبول می کنند سالها از ناباروری رنج کشیدن و به هر دری زدن و نتونستند پدر و مادر بیولوژیکی یه بچه بشن.

اگر خودت رو بگذاری جای زنی که رحمش قدرت نگهداری جنین رو نداره و آگاهانه قصد داره مادر بشه  نظرت احتمالا  در مورد اجاره رحم و بارداری و درد زایمان تغییر خواهد کرد!

 

و مساله بعد اینکه پرورش یک انسان فقط جنبه بیولوژیکی اون نیست، همه ی حیوانات هم از سر غریزه تولیدمثل میکنند و پستانداران هم معمولا درد زایمان رو دارند، فرآیند تولید مثل هیچ برتری به هیچ جانداری نمیده.

پاسخ:
خب می‌گم خیلی از بچه‌ها هستند که بدسرپرستن یا پدر مادرشون فوت شده‌ن. ولی اینا بچه‌هایی‌ان که مادر دارن و فقط هزینه‌ی نگهداری بچه رو ندارند. بعدم حداقل اینجا من آدمایی که می‌بینم به سرپرستی می‌گیرن خیلیاشون مسئله‌شون ناباروری نیست، خودشون بچه دارن و برای کار خیر بچه‌ی دیگه‌ای رو هم به سرپرستی می‌گیرن. خود منم تو ذهنم این بود که حتی بچه‌دار شدم یه بچه هم به سرپرستی بگیرم، و الان خب فکر می‌کنم صرف کلمه‌ی "به سرپرستی گرفتن" مثبت نیست، و کار خیری اگه بخوام بکنم می‌تونه این باشه که یه مادرو توانمند کنم که بچه‌ش رو نخواد واگذار کنه. تو ایران البته کلاً فضا متفاوته و به هیچ عنوان کسی نمیره مثلاً یه بچه از سومالی بیاره بزرگ کنه. 

ولی در مورد رحم اجاره‌ای نمی‌تونم راستش درد ناباروری رو با درد زایمان و بارداری و جدا شدن از بچه‌ای که تو شکمت بوده مقایسه کنم. یعنی خب اگه بچه می‌خوای که همین سرپرستی یه راهشه، اینکه یه رحم اجاره کنی دلیلش جز ژن خودخواه چیه؟  یعنی تو فکر کن خودت اون آدم نابارور نباشی، بلکه یه آدمی باشی که میتونه باردار بشه، در چه شرایطی حاضر میشی بچه‌ای رو باردار بشی برای یه خانواده‌ی دیگه؟ آدم عادی که ناچار نیست اینکارو می‌کنه؟ 

بحث برتری نبود اصلاً. چون می‌گم مسئله کاملاً جدا از ناباروریه. 

نه عزیزم. بچه دار شدن فقط پول نمی خواد.

بچه هم پدر میخواد هم مادر.

 

دختری که تو ۱۶ سالگی مادر شده چی از دنیا می فهمه که بخواد یه انسان دیگه رو هم پروش بده؟!!

باید همه زندگیش رو وقف اون بچه کنه! مسیر زندگی و آینده ش کلا عوض میشه!

 

این کتابی که خوندی کاری که انجام میده آگاه سازی هست و با آگاهی میشه توانمند شد. ولی وقتی نوجوانی باردار شد نمیشه بهشون پیشنهاد پول داد که بتونه از پس زندگی یه آدم هم غیر خودشون بربیان. 

میشه بهش گفت برو سقط کن ولی نمیشه به اون خانواده ای که بچه نداره یا بچه داره ولی میخواد بچه اداپت کنه هیچ ایرادی وارد کرد. 

 

همه کسانی که مشکل فقر دارند هم نمی رند رحمشون رو اجاره بدن. میرن؟ 

در ادامه حرفام باید بگم وقتی بچه ای به دنیا اومد و پدر و مادرش به هر دلیلی نمی خوان از اون بچه نگهداری کرد یکی پیدا میشه که اونم به هر دلیلی میخواد از بچه نگهداری کنه و شرایط خیلی خیلی بهتری نسبت به خانواده بیولوژیکیش فراهم کنه! 

بعد تو عملا داری میگی اون فرد بجای اینکه ژست خیری بگیره بره مشکلات اساسی و ریشه ای جامعه رو حل کنه و بجای فکر کردن به اداپت بچه به مسائل دیگه ای فکر کنه! خب فرض کن اون فرد رفت دنبال حل مسائل ریشه ای جامعه ! چه تاثیری تو زندگی اون بچه داره؟ اون دنیا اومده و حقش هست زندگی عادی داشته باشه! 

اینجوری هست که یه عده خودشون رو موظف می دونند که با وجود داشتن بچه و خانواده کامل در همون زمانی که یه عده دیگه مثل نویسنده این کتاب در حال فرهنگ سازی و حل مشکلات ریشه ای هستند به داد اون بچه برسند. اسمش هم ژست خیری و روشنفکری یا هر چیز دیگه ای هست و هر مزایایی که براشون داره ولی هزاران برابر مسئولیت براشون داره و کار بسیار بزرگی انجام میدن. 

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
نویسندگان