ارتباط موثر (۱): فرض نکردن
در مورد مهارت ارتباط موثر (communication) زیاد صحبت میشه. ولی برای من عینیت نداره که ارتباط مؤثر چه چیزی هست و چه چیزی نیست. این هفته در موردش به یک نتیجه رسیدم:
هر وقت چیزی رو فرض میکنیم اونجا یعنی نتونستیم ارتباط برقرار کنیم. و تمام فرضها میتونن با ارتباط جایگزین بشن. و ارتباط هم همیشه سوال کردن یا حتی حرف زدن نیست. فقط نباید فرض کرد.
مثلاً من یه سری چاقو و چنگال و اینا از توی محوطه برداشته بودم. بچههایی که اسبابکشی میکنن خیلی از وسایلشونو میذارن تو محوطه که هرکی خواست رایگان برداره. بعد که اسباب کشی کردیم اونموقع گیر و دار زیاد بود و من این وسایلو فقط ریختم تو کشو. بنابراین "فرض میکردم" هرچی که تو اون کشوئه از همون وسایله. بعد یه چاقویی بود که کند بود و گفتم اینو باید بندازم دور به درد نمیخوره. خلاصه انداختمش دور. چند روز بعدش همخونهایم گفت چاقوی منو ندیدی؟ و فهمیدم این چاقوی اون بوده. بعد اونجا بهم گفت که حالا اشکال نداره ولی دفعهی بعد خواستی چیزی رو دور بندازی قبلش ازم بپرس و communicate کن. خلاصه این تو ذهن من افتاد که اا پس اینهمه که میگن communication منظورشون اینه.
بعد همخونهایم یه ظرف سفالی داشت برای آشغالای روی کابینت. این یکم نم پس میداد و حرفش بود که یکی جدید بخره. دیشب دیدم یه ظرف جدید گذاشته توی همون مکان. بعد منم زبالههامو ریختم توش. فوری یادم افتاد که از کجا میدونی این برا اونه؟ فهمیدم که بله دوباره "فرض کرده بودم".
یه مسئول آزمایشگاه داریم و همیشه تو کارهاش یه اشتباهی هست. من اولش فکر میکردم بهخاطر اینه که حواس پرته و وقتی باهاش صحبت میکنی توجه نمیکنه چی میگی. بعد تازگیا فهمیدهم که نه مشکلش این نیست که گوش نمیده. که چه بسا گاهی ایمیل بوده و حرف لفظی نبوده. ولی "فرض کردن" تو کارش خیلی زیاده. یعنی اگه یه پیامی قراره از من به نفر ایکس منتقل بشه و فرستندهش این باشه، ۳۰ درصد پیام رو میگیره و ۷۰ درصدش رو فرض میکنه.
بعد فهمیدم خود منم همینطورم خیلی وقتا. یعنی اگه یه وقت پیامبر میشدم و جبرئیل میگفت "بخوان به اسم پروردگارت"، فرض میکردم منظورش اینه بزنم زیر آوازی چیزی. الکی نبوده که پیامبر شدهن. چون اینکه توی ارتباطاتت فرض کردن رو کنار بذاری یه چیزیه که وقتی نگاه میکنم خیلی کم میبینم تو اطرافم.
تو راه داشتم فکر میکردم چیا رو فرض کردم تو زندگیم، نه گذشته، همین اکنون. و خیلی زیاد بودن. یه هفتهست اومدهم روی یه میز دیگه درس میخونم و "فرض کردم" اشکالی نداره چون خالی بود میزش و کسی هم نگفته اینجا نشین. دوشنبه باید ایمیل بدم بگم که آیا میتونم برای همیشه اینجا بمونم؟ و آیا میتونم رسماً میزم رو جابجا کنم؟
خلاصه که اینم از آموختههای جدیدم در زندگی.
- ۰۲/۰۷/۲۱
تو رابطه های شخصیمون هم همه مشکلات که بوجود می آید فکر کنم از همین فرض کردن یا حدس زدن فکر یا رفتار طرف مقابل درست میشه و خیلی راحت می توانیم با طرف مقابلمون صحبت کنیم و نقطه ابهامی و حدسی باقی نگذاریم .
برداشتم از این مطلب این بود .