همکار دست چپ
سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۱۸ ب.ظ
یکی از همکارامون تو دانشگاه یه عادتی داره که مثلاً داری یه چیزی رو براش توضیح میدی، میگه "آره، آره"؛ انگار بلده. در حالی که چون بلد نبوده تو داری اون توضیحاتو میدی. هر وقت میگه "آره، آره" من ته دلم ریز میخندم. میدونم از روی عادت و از روی اینکه نخواد کم بیاره اینو میگه. وگرنه بلد نیست.
حالا تو محیط دانشگاه آدما به نظرم به طور میانگین تواضع بیشتری داشتن. خیلی راحت میگن نمیدونم، خیلی راحت سؤال میپرسن و اگه چیزی رو بلد نباشن احساس حقارت نمیکنن. برا همین اخلاق این همکارمون خاص بود اونجا. الان ولی اینجا انگار اون آدم تکثیر شده و تعداد زیادی دقیقاً همون ژست رو دارن.
امروز دو نفر سمت راستم داشتن صحبت میکردن که چطور یه فایل رو به یه فرمت دیگه تبدیل کنند. سمت چپیم بلند شد و رفت سمتشون. گفت من همچین مشکلی رو فکر کنم داشتهم قبلاً و با اون ژست بلدم بلند شد. بعد که براش توضیح دادن، گفت به نظرم در این شرایط بهترین کار اینه که توی chatGPT بپرسید :))))
باز یه جای دیگه یه نفر پشت کامپیوترش بود. مکالمهش با یک نفر دیگه تو اتاق:
- تو وقتی میخوای پروپوزال بنویسی چند بار میخونیش قبل فرستادن؟
- چه پروپوزالی؟
- برا درخواست شغلی.
- چند صفحه ست؟
- چهار صفحه.
- من چهار صفحه رو دو بار بیشتر نمیتونم بخونم قبل از اینکه مغزم دیگه نتونه خطاها رو تشخیص بده.
[ مدتی بعد ]
- به کی؟
- چه به کی؟
- هیچی. گفته یه کاور لتر هم باید بفرستین. نمیدونم به کی باید بفرستم.
- کمیته دارن؟
- آره. [تایپ میکنه و با صدای بلند میخونه] کمیتهی استخدام شرکت ایکس.
- اووو ایکس.
- آره.
کلاً طرف از اول هدفش این بود پز بده که میخواد برا شرکت ایکس اپلای کنه :))))
- ۰۲/۱۱/۲۴
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.