گزارشی از باشگاه ورزشکاران (مثلاً) جوان
نتایج یک ماه باشگاه رفتن و رورهایی که رفتم باشگاه (سبزها):
کمتر از انتظارم بوده ننایج نهایی، ولی تلاشم رو کردهم. و الان دیگه برنامهم دو روز ورزش یک روز استراحته. بدون استراحت میفتادم رو تخت فقط و اصلاً کارامد نبود. بیشتر کسایی که میبینم حداقل سه چهار سال زمان برده که به سطح ورزشکار شدن برسن. منم ادامه میدم و دیگه نمیخوام رهاش کنم. این چیزی که هستم باعث تأسفه. بعد از یک ماه همچنان زیر سطح متوسطم...
چالش ماه مارچ اینه که ساعت خوابمو درست کنم. از وقتی اومدهم اینجا هنوز ساعت خوابم درست نشده. امیدوارم تا آخر این ماه به ۱۰-۶ برگردم. و در کنارش؛ اینجا خب همهش غذا از بیرون میگیریم و صورتم باز ملتهب و پر از آکنه شده. حالا نمیدونم این کاری که میکنم تأثیری خواهد داشت یا نه؛ ولی این ماه فقط شکر رو حذف میکنم؛ و صورتم رو هم هر شب میشورم با یه شویندهی ملایم؛ تا ببینیم چطور میشه. اینم خلاصه از اهداف ماه مارچ. (ورزش هم همچنان هست)
- ۰۲/۱۲/۱۲
کاش منم دوباره ورزش و شروع کنم. مدتهاست به شکل منظم ورزش نمیکنم. قبلا حرفه ای تکواندو کار میکردم. نمیدونم یادته یا نه.
ولی انگار انگیزمو هم از دست دادم. هدف و برنامه ای ندارم براش. میدونم خوبه ها. ولی منو ب جلو هل نمیده...