شهریور پر استرس
شهریور که میرسه دیگه استرس شروع میشه. استرس انتخاب واحد، استرس امتحانات، استرس جمع کردن کارای تابستون، استرس مسافرت ...
خداروشکر تونستم 4 واحدمو پیش ترم کنم، 23 واحد هم این ترم برمیدارم، میمونه 3 واحد اختیاری که استاد راهنمامون گفت اونو میتونیم برات نامه بزنیم و اجازه بدیم برداری ترم بعدتر. و این یعنی من ترم هشت وارد ارشد میشم و یه سال عقب نمیفتم *__* البته چه شود امتحانات!! زنده میمونم فقط !
از اپلای کردن منصرف شدم باز. این دو سال رو هم سر میکنم. وقتی ایرانم خیالم راحت تره، هرچند استقلال کافی رو ندارم. فقط امیدوارم شرایط جور بشه که تکلیفمون تو همین دو سال روشن بشه. ولی حالا ذهنم آزادتره. میتونم رو پروژه ای که داریم تمرکز کنم. بعدشو خدا بزرگه. ولی افسردگیم همچنان همراهمه. حس و حال هیچ چیزیو ندارم. فقط سعی میکنم توجه نشون ندم.
از آزمایشگاه اصلا راضی نیستم. اصلا تو این آزمایشگاه درک متقابل وجود نداره. نمیدونم چرا. ما shaker رو بردیم یه اتاق دیگه که کولر داره، تا دماش ثابت باشه. بعد تو همون اتاق یه هود هم هست. بچه ها وقتی میخوان زیر هود کار کنن کولرو خاموش میکنن. میگن محیطمون آلوده میشه. حالا با اینجاش کنار میام. ولی اونروز رفتم میبینم هیچکس تو اتاق نیست ولی کولر خاموشه. میپرسم چرا کولرو خاموش کردین؟ میگن خانوم شین داشته اونجا کار میکرده. میگم خب الانکه نیست چرا خاموشه؟ بعد آقای سیم میگه که من یه ربع دیگه میخوام برم باز کار کنم، دیگه روشنش نکردیم. حالا دما چند شده بود؟ 32! در حالی که باید 27 میبود! و من نیم ساعت اونجا بودم این یه ربع بعد آقای سیم هنوز نرسید!! رفتم روشنش کردم. ولی خب کو گوش بدهکار... مگه من میتونم 24 ساعت اونجا وایستم؟ :(
- ۹۸/۰۶/۰۹
امیدوارم سال های پیش رو برات پر از اتفاقات خوب باشه.
حالا نمی شه وقتی کارتونو می ذارین تو اون اتاقِ کولردار، یه نوشته ای به جایی که در معرض دید باشه بزنید تا بقیه حواسشون باشه که بعد از تموم شدن کارشون، حتما کولرو روشن کنن؟!
+ از لپ تاپت چه خبر؟