فوق ماراتن

خاطره‌ی غم‌زده

دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۱۳ ب.ظ
من خاطره‌ای پشت دوتا پنجره هستم
باران که گرفت پرده زدم پنجره بستم
بستم که غمت توی همین خانه بماند
دلخوش به همین خاطره‌ی غم‌زده هستم

_لبخندنوشت
  • نورا

نظرات  (۸)

👏👏
پاسخ:
خیلی ممنون ^__^ 
چه خوشگل :)
پاسخ:
:) مرسی! 
اگ رکار خودته  واقعا خوبه..واقعا
پاسخ:
امیدوار می‌کنید منو به خودم :D 
خیلی ممنون ! 
درود بر شما
نوشته خوب و معناداریه. بیشتر بخوانید و بیشتر بنویسید تا هر روز بهتر شوید.
پاسخ:
خیلی ممنون!!
بله دلم میخواد ولی غم درس اگر بگذارد... :D
غم درس را لابلای لذت خواندن و نوشتن نهان باید کرد
پاسخ:
میخونم ولی خب اگه به خودم اجازه بدم شعر بنویسم یهو سه چهار ساعت وقتمو میگیره و بدیشم اینه تا تموم نشه ذهن آسوده نمیشه نمیتونم به کار دیگه‌ای بپردازم. ترجیح میدم تا اخر امتحانا خاموشش کنم فعلا همین نثرو بنویسم 
نوشتن (به نظم یا نثر) برای آدمی که از این موهبت برخورداره، مثل درختی‌ست که میوه میده. نمیشه جلوشو گرفت، وقتش که شد باید شکوفه کنه.
پاسخ:
نه جلوشو نمیشه گرفت ولی خب فعلا مجبورم درگیر کنم ذهنمو که یه دوماهی دست رو دست بذاره، فقط حالا جمله‌ی وزن داری به ذهنم برسه یادداشت میکنم که بعدها ادامشو بنویسم.
بهترین کار همینهو موفق باشید :-)
پاسخ:
بازم ممنون! شما هم همینطور :)
جالب بود!
پاسخ:
:)
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
  • ۸ ارديبهشت ۰۳، ۱۵:۱۱ - 🌺آسیــ هــ💚
    مرسی .
نویسندگان