فوق ماراتن

طرفداری

چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۴۵ ب.ظ

من هرگز تیم موردعلاقه نداشتم. به نظرم بی‌معنی بود. خود را به چیزی نسبت دادن که در واقعیت با تو نسبتی ندارد، خوشحال شدن از تلاشی که نکرده‌ای، کل‌کل کردن در مورد آدم‌های هفت‌پشت غریبه، و غمگین شدن بخاطر یک توپ کوچک که به محدوده‌ای به نام دروازه وارد شده یا نشده است. 


ولی امشب که خوشحالی استقلالی‌ها را دیدم، این شب‌هایی که بی‌دلیل غمگینم، فکر کردم کاش من هم یک تیم مورد علاقه می‌داشتم. اگر ببازد که چیزی از دست نمی‌دهم. یعنی غمگین‌تر از چیزی که هستم نخواهم شد. می‌توانم گردن داور و مربی و باران و بخت‌بد بیندازم. اما اگر ببرد، شادی‌ای می‌آورد که در معادله‌های منطقی و طبیعی این دنیا پیدا نمی‌شود. شادی بی‌دلیل، هیجانی، و حتی افتخارآمیز. 


 این زندگی دشوار، به خوشی‌های بی‌منطق نیاز دارد. 

  • نورا

نظرات  (۶)

  • کافه ذهن ☕☕
  • من با اون جملات اول بیشتر موافقم :)

    پاسخ:
    مغزمم همینو میگه. ولی، خیلی وقته خوشحال نبوده‌م

    من موقعی که راهنمایی و اوایل دبیرستان بودم تیم مورد علاقه داشتم و خیلی خوش می گذشت کل کل می کردیم :)) 

     

    بعد از اوناصلا تو مود این چیزها نبودم و البته طرفدارای دو آتیشه رو هیچوقت درک نکردم ولی برای اینکه الکی خوشحال و هیجان زده بشی سرگرمی خوبی هست :) 

    پاسخ:
    من قبلنا میگفتم که طرفدار فلانم. ولی حس خاصی برام نداشتن هیچ وقت :))

    آره. هرچند بازم بعید میدونم بشه تو خودم ایجادش کنم 

    فوتبال انقدر حاشیه های زشت داره که دیگه دل و دماغ طرفداری نمی مونه. حس من راجع بهش یه جورایی همون پاراگراف اولته به انضمام جمله قبلی ام.

    دلخوشی های کوچیکی که ذات شون خوب باشه بهتر از دلخوشی و هیجان های مثلا بزرگتریه که مشکل بنیانی دارن. به دل خوشی های خوب خودت باید افتخار کنی حسنا جون. 

    امروز یه کار کوچیک برای خودت بکن. از اون گلدوزی یاد گرفتن ها یا ... بازم از ایده ۲۰ ساعت آموزش :)‌ مشتاقم بدونم دیگه چی رو میشه توی ۲۰ ساعت یاد گرفت. 

    پاسخ:
    مشکل اینه اصلاً دل و دماغ شروع کردن کاریو ندارم. یعنی خیلی کارا رو همین الانم دارم انجام میدم ولی هیچ ذوقی براشون ندارم. هرچند میدونم احساسم گذراست و شاید چند روز بعد خوب بشم. 
    ولی اره پیشنهاد خوبیه، باید یه ۲۰ ساعت جدیدو شروع کنم.

    کل کل کردن سر تیم ورزشی حس پوچی میده بهم:| کلا بهتر نیست به جای تماشای ورزش کردن بقیه آدم همون وقتو بزاره و خودش ورزش کنه؟D:

    پاسخ:
    اوووو :)))) من اصلاً انرژی ورزش کردن ندارم. باید هلم بدن که ورزش کنم. 

    اصلا این شادی ها بعد از برد تیم محبوبت چنان لذتی داره که نگو و نپرس.

    بابابزرگ من خیلی تماشای فوتبال رو دوست داشت تازه طرفدار تیم بخصوصی هم بود :) و با این که می گفت اونا اونجا دارن بازی می کنن و پولشو می گیرن و کیفشو می برن و ما چرا باید اینجا خوشحال باشیم اصلا و این حرفا  و حرفایی شبیه شما بازم ته دلش کیف می کرد از دیدن بازی تیم محبوبش و بردشون :)))

    ولی عجب شب خوشی بود. مخصوصا اون گل دقیقه نودی ^_^ و پنالتی ها و :))))))))) 

     

    پاسخ:
    یه نفر بالاخره طرفدار پیدا شد :))))) 
    میدونی، فقط دیدن اون‌ همه ذوقی که میکنن، لبخنداشون، به هوا پریدناشون، خیلی لذت بخشه

    هورررررررررررررررراااااااا :)

    و می فهمم چی می گی :)) خدا رو چه دیدی شاید تو هم یه روزی طرفدار یه تیم شدی ؛) و با برداشون بالا پایین پریدی.

     

    اصلا کامنتا رو دیدم قلبم گرفت :دی

    اصلا زشتی های حاشیه فوتبال به کنار مثل سکانس های زشت بعضی فیلم و سریال ها؛ ما فوتبالو به خاطر خودش می بینیم. از فوتبال هم می شه چیز یاد گرفت. البته من خیلی به ندرت می بینم دیگه ولی هیجانش قابل انکار نیست :) هر چیزی قشنگیای خودشو داره مثل زندگی!

    یا اصلا آدم زندگی خودشو می کنه ولی دیدن زندگی بقیه تو فیلما هم لذت خودشو داره.

    پاسخ:
    آره واقعا خدا رد چه دیدی D: 
    اره موافقم. فوتبال چون خیلی با زندگی مردم امبخته شده، خیلی فلسفه پشتشه. 
    👌👌👌
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    آخرین نظرات
    نویسندگان