اونطرف داستان ^-^
خب خب خداروشکر مولکولهای کوچک خوشحالی داره غلظتشون بالا میره و من دیگه از فاز غر زدن و گریه کردن در میام ! پس بذارید از اتفاقات خوب بگم براتون ^-^
خونهی خالهم اینا جایی که نمیشد بریم، ولی تو همون حیاطشون کلی عکس مسخره گرفتیم و خندیدیم. بعد ترازو دارن، من خودمو وزن کردم دیدم اوه! سه کیلو لاغر شدم از شیش ماه پیش. و تازه این در حالیه که نسبت به دوران مریضیم حداقل دو سه کیلو چاق شدم! (شبیه مسائل ریاضی دبستان شد!) ولی خب ته دلم یکم موزمارانه خوشحال شدم که میتونم تا یه مدتی بی ملاحظه هله هوله بخورم :))))
حالا کلاسام! معاون آموزشمون پیام داد و گفت بیا تو رو خدا این درسو بردار، همراه بقیه باش، هی برا ما مشکل نساز؛ منم اولش که کلی گریه کردم و گفتم از همهشون متنفرم و دلم نمیخواد این درسو بردارم. ولی تهش گفتم باشه برمیدارم. دیگه خداروشکر مهلت ترمیم واحد هم یه هفته تمدید شده بود، هم اینو برداشتم هم یه درس دو واحدی دیگه که خیلی دوسش داشتم ^-^
و حالااا ! اونروز دیدم که برنامهنویسی پیشرفته هم لینک کلاساشو گذاشتهن، نگاه کردم دیدم به به ساعتاش بهم میخوره. دیروز مستمع آزاد رفتم سر کلاسش و دیدم با پایتون کار میکنه. دیگه با همین چشمای قلبی به ta پیام دادم گفتم میشه منم تمرین و پروژه بفرستم؟ گفت تمرین که با خودمونه اوکیه، پروژه رو به استاد میگم. که استاد هم موافقت کرد و حتی ta گفت "استاد خیلی استقبال کرده از بودنت". خلاصهههه. من تا شب همینجور چشمام قلبی بود و دیشب گروه بندی شدیم، من با ta خودم صحبت کردم، یه موضوع انتخاب کردیم و قرار شده تا جمعه در موردش بخونیم. دیشب انقد ذوقشو داشتم که همهش خواب میدیدم داریم ژنا رو دستهبندی میکنیم برا پروژه :)))))
درسایی که این ترم دارم همهشون خیلی هیجان انگیزن برام :
اومیک
ماشین لرنینگ
آنزیم و مهندسی پروتئین
طراحی محاسباتی دارو
و در اخر هم همین AP
هشتگ رقص و پایکوبی D:
- ۹۹/۰۷/۲۹
ایولللللل خیلی خوبه موضوعاتی هست که براشون رقص و پایکوبی کنی :)
و خیلییییی ایول که Ap جور شد و دوسش داری (*ـ*) درس فوقالعادهایه!