سریال: مادر mother 2018
کلمات کلیدی فیلم : مادر، کودک آزاری، فرزندخواندگی
این سریال کره ای از سریالی ژاپنی به همین نام اقتباس شده. داستان در مورد یک کودکه که قربانی خشونت خانگیه و حالا طی سریال اتفاقاتی براش میفته. بیشتر نمیگم که اسپویل نشه، ولی واقعا واقعا شاید بتونم بگم در رده ی یانگوم و مای میستر، سومین سریال کره ای محشری بود که می دیدم. البته من هیلر رو هم خیلی دوست داشتم، ولی خب این سریال واقعا معناگرا بود. بعد از دیدنش حس کردم بزرگتر شدم و احساساتم رشد کرد یکم. اصولاً البته من فکر میکنم کره ای ها در به نمایش کشیدن احساسات و ادراکات انسانی فوق العاده ان و حس میکنم باید مردم کره هم بخاطر این فیلما هوش هیجانی بالایی داشته باشن. نمیدونم حالا چجوریه واقعیتش.
کانگ سوجین رو خیلی دوست داشتم و لی بو یونگ نقشش رو عالی ایفا کرده بود. اولین سریالی بود ازش می دیدم و حتما پیگیر میشم که بقیه فیلماش رو هم ببینم. شخصیت آرومی داشت و خیلی آدم بود. یعنی میدونین، بعضیا هستن که خیلی قوی ان، بعضیا هم هستن که ضعیف و شکننده ان، ولی اینکه شکننده باشی و بایستی، و قوی باشی و گاهی بشکنی، نمیدونم جز آدم بودن اسمش چیه. معمولی، به طور زیبایی معمولی و واقعی.
با این فیلم نه یک بار، نه در هر قسمت یکبار، بلکه بارها در هر قسمت گریه می کنید. هر دیالوگ این مادر و کودک، به خصوص کودک، اشک همه رو سرازیر میکنه. هنوزم بهش فکر میکنم دلم میخواد گریه کنم. احتمالاً تا مدت ها با آهنگاش خودمو خفه کنم. و پیشنهاد میکنم اجازه بدید اشکتون بریزه :)
و باز هم یه پسر کره ای فوق العاده فهیم و عاقل رو می بینیم. وای خدا اینا همه مرداشون انقد فهمیده ان؟ اصلا هر چی از این آدم بگم کم گفتم. وقتی دختره قبول شد که بره ایسلند برا تحقیق، پسره بهش تبریک گفت و خیلی خوشحال شد. بعد که رفته بودن قدم بزنن، بهش گفت وقتی دیدمت حس کردم یه پرنده ی نادر جلوم ظاهر شده ( دختره پرنده شناس بود و پسره هم یه دکتری بود که پرنده نگری رو خیلی دوست داشت)، نمیتونستم بهت نزدیک شم، نمیتونستم نوازشت کنم، باید نفسمو حبس می کردم و از همون فاصله فقط نگاهت می کردم. و وقتی خواستی بال بزنی و پرواز کنی، باز هم فقط میتونستم نگاهت کنم، پرواز کردنت برام لحظه سختیه، ولی باز هم زیباست، و فقط میتونم از دور نگاهت کنم.
از مادرای فیلم هم که نگم دیگه. مادرهای متفاوت، هر کدوم با رنج های خودشون، و معناهای خودشون.
یه چیز دیگه هم که در مورد فیلمای کره ای خیلی دوست دارم، معمولاً شخصیت منفی ندارن. یعنی نشون میدن که حتی آدم های بد هم یه سری رنج های درونی دارن که حتی میتونه درمان بشه یا به آدم تلنگر میزنه که حواست باشه، ممکنه تو با رفتارت از آدما شخصیت بدی بسازی.
فیلم هم کاملاً خانوادگی بود. فقط خب صحنه هاش برا بچه ها جالب نیست دیگه. صحنه های خشونت داره. ولی سریالیه که میشه دور هم نشست و دید.
بالاخره یه فیلم هم دیدم که زن نقش اصلی دانشمنده :)))) و از سریال هاییه که امیدوارم حتماً بارها ببینمش.
شاید توی سری دوم دیدنش کم کم دیالوگ هاشون رو هم بنویسم.
- ۹۹/۱۲/۰۷
"من فکر میکنم کره ای ها در به نمایش کشیدن احساسات و ادراکات انسانی فوق العاده ان"
کاملا باهات موافقم. بازیگرهای خوبشون هم در به نمایش گذاشتن احساساتی که توی فیلم در جریانه، خیلی خیلی موفقند. یعنی با حسشون بازی می کنند. من اینو توی فیلم عشق، دروغ خیلیییی خیلی حسش کردم. در واقع بیشتر با اون فیلم به این نتیجه رسیدم.