فوق ماراتن

مرا بخوان (۱ دقیقه)

شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۴۶ ب.ظ

صبورتر ز غوره‌های روی شاخه‌ام

به دست‌های نازکم چو برگ

تکیه داده‌ام


از این نگاه

یک شعاع نور بر دلم نشسته است

به قدر حبه‌ای

به صبر نارسم امید بسته است


و باد

بین تارهای مشکی‌ام ترانه می زند

صبوری‌ام به پشت شانه‌ها رسیده است

رها نمی‌شود از انتهای رشته‌ها

نوازشی که از نسیم دست‌های دور دور دور

باد با خود آ-

-ورده است 


صبورتر از انتظار یک رسیدنم

گذار لحظه‌های حال را تازه تازه بو

می‌کنم


خیال من فراز می‌رود

از این "اگر" به آن "اگر" سلانه می‌پرد


مرا بچین اگر رسید دست‌های تو به دیدنم

مرا جدا کن از خودم

بغل بغل،

بگیر بودنم.

مرا فشرده کن

درون واژه‌‌های گرم خود بریز

اگر شراب قرمزی شدم

مرا ببوس

مرا ببوس اگر شراب شد سرودنم.


خیال من فراز می‌رود

صبورتر از انتظار این رسیدنم

اگر به انتهای فصل‌ها رسید و خشک شد امید روی بوته‌های رنج بودنم

مرا بخوان

مرا به لحن خود صدا بزن

مرا بخوان که شعر سرخ صبر یک زنم


#لبخند_نوشت

  • نورا

نظرات  (۲)

  • صابر اکبری خضری
  • درود و احترام

    به عنوان یک پیشنهاد شاید اگه زمان لازم برای مطالعه رو ننویسد بهتر باشه

    پاسخ:
    سلام :)
    چرا؟ :(( 
  • صابر اکبری خضری
  • حقیتش به نظرم با روح وبلاگ نویسی هماهنگ نیست، وبلاگ رسانه آدم های صبور و با حوصله ست، جایی که توش لازم نیست متن ها رو اربا اربا کرد تا در تابوت 280 کارکتری توییتر یا چارچوب های جذابیت محورِ ضدعمق اینستاگرام جا بشن. وبلاگ رسانه ادم های تشنه و مشتاق خوندن و نوشتنه، این که زمان لازم برای خوندن رو می نویسن (و متاسفانه تازگی ها رایج هم شده) معناش گویی اینه که ببین خیلی وقت کمی ازت می گیره، نهایتا 3، 4 دقیقه، ببین چه قدر کمه و چیزی نیست، پس بیا و بخون! انگار یه جور تمنا، اصرار و ضعفی توش هست که بیشتر مناسب همون اینستاست، شاید خوندن یه مطلب 10 دقیقه، اصلا 100 دقیقه، 1000 دقیقه و چند روز و چند هفته طول بکشه ولی بیارزه و وبلاگ همینه، جای آدم های مشتاقِ نوشتن و خوندن و ارتباط گرفتن، نه محتاجِ مخاطب و دیده شدن. البته قصد جسارت به شما رو ندارم و می دونم که این طور نیستید، اما من روی حفظ خلوص و پاکی وبلاگ بسی حساسم راستش رو بخواهید. البته شاید مخاطبان این روش خیلی خیلی محدودتر و کم تر باشه، شاید اگه بنویسیم n دقیقه بیشتر بخونن و اگه ننویسیم کمتر، اما یک مرد جنگی به از صد هزار!

    پاسخ:
    اوه به نظر شما ۳ دقیقه کمه؟ :))) ۳ دقیقه یه متن حدود ۴۵۰ کلمه‌ایه و بلند محسوب میشه.
    منم هدفمو روشن کردم همون اول از نوشتن زمان. چون من وبلاگو بین تایمای دیگه میخونم. فرض کنید برنجو گذاشتین تو اب جوش و پنج دقیقه این وسط وقت داری وبلاگ بخونی. برا همین اگه متن طولانی باشه ممکنه باز کنم و نخونم و بعدم یادم بره برگردم. در صورتی که اگه بدونم خوندن اون متن ۵ دقیقه طول میکشه اصلاً بازش نمیکنم.

    و من کاملاً مخالف اینم که وبلاگ رسانه‌ی "آدم‌های با مشخصات ایکس و ایگرگه". وبلاگ باید بتونه رسانه‌ی همه باشه. یعنی اگر من مدیر بیان بودم سیاستم این بود. به عنوان یه بلاگر حالا چون چیزای شخصی مینویسم خوشم نمیاد دیده بشم. ولی اینکه من آدم صبوری‌ام معنیش این نیست که وبلاگ فقط رسانه منه.

    و در نهایت بنابر اونچه که گفتم هیچ تضادی با خلوص نیت نمی‌بینم. 
    حالا فردا بیاید سر کوچه دعوا ببینیم چی میشه :)))) شما یه مرد جنگی بیار، من صدهزار :))))
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    آخرین نظرات
    نویسندگان