فوق ماراتن

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

جزیره دارمینس : زیبایی

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۲۵ ق.ظ
دیروز مردم لب ساحل جمع شده بودند. به شدت می‌گریستند و من وحشت کرده بودم. هیچ دلیل موجهی به ذهنم خطور نمی‌کرد. ممکن بود کسی غرق شده باشد؟ در این جزیره که کودکان شنا کردن را پیش از راه رفتن می آموزند؟ به زحمت خودم را به جلوتر رساندم و از بین صورت های گریان گذشتم. یک ماهی زیبا کنار ساحل افتاده بود. اینکه می گویم زیبا ممکن است از نظر خواننده گنگ باشد. ولی آیا تاکنون زیبایی مطلق را تصور کرده اید؟ او تجسم زیبایی بود در ذهن بکر هر انسانی. بدون نیاز به آنکه توصیفش کنم. بی اختیار اشک ها از دیدگانم جاری شدند. نمی دانستم چرا، فقط ناگهان قلبم فشرده شد و بغض به گلویم رسید و نتوانستم آن را مهار کنم. به چهره مردم نگاه کردم و دیگر انگار خودم نبودم. تا آنجا گریستم که تمام غم های این چند سال از قلبم بیرون رفت. تا آنجا گریستم که احساس کردم همه چیز به پوچی گراییده. تا آنجا که جمعیت همه سکوت کرد و چشم یارای نگاه کردن به چشم دیگری را نداشت. 

رفتم زیر درختی تکیه کردم. جوانی که راهنمای من در این جزیره است نزدیکم آمد. بدون اینکه چیزی بپرسم شروع به گفتن کرد. گفت می داند که به خلق الساعه اعتقادی ندارم، ولی "زیبایی" نوعی ماهیست که از خلق الساعه به وجود می آید. افسانه ای قدیمیست که می گوید هرگاه جمیع دلها زیبا شوند، یک زیبایی خلق می شود. سالهاست که زیبایی جدیدی خلق نشده. می نشینیم دور هم بحث می کنیم و دعوا می کنیم که تقصیر کدام دل ناپاک است. انگشت اتهام را به سمت یکدیگر می گیریم و بی نتیجه از هم جدا می شویم. این آخرین زیبایی بود. آخرین زیبایی این دریای سیاه. 

گفتم حالا چرا مرده است؟ 
گفت گوهری در گلویش گیر کرده. 

به او نگفتم که من به افسانه ها باور ندارم. به زیبایی اعتقادی ندارم. زمانی که پا به دارمینس گذاشتم، زمانی بود که زیبایی در دنیای من سالها بود که مرده بود. این دنیا جز سیاهی چیزی ندارد و مردم واقعاً نادانند که در این دریای سیاه به یک ماهی دل خوش کرده اند. آن هم ماهی ای که نه می دانند از کجا آمده، نه زبانش را می دانند و نه فهمش می کنند. فقط گریستن بر مرگش را بلدند. اگر دست از خرافه بردارند شاید فردا بتوانم یک نمونه از بافت این ماهی را به آزمایشگاه ارسال کنم. وجود زیبایی که سودی نداشت، فروش زیبایی شاید سود خوبی داشته باشد. 
  • نورا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
  • ۸ ارديبهشت ۰۳، ۱۵:۱۱ - 🌺آسیــ هــ💚
    مرسی .
نویسندگان