جورابها و کفشها
حالا که دارم این را مینویسم کفشهایم خیس است و ایذاً جورابهایم و پشت پاهایم هم تاول زده. دانشگاه یک سری لیگ ورزشی هر ترم دارد و این ترم در لیگ بسکتبال ثبتنام کردم. و من در عمرم حتی یک بار هم بسکتبال بازی نکرده بودم. خلاصه اینکه برای اینکه احساس عقبماندگی نکنم میخواهم هرروز (غیر از آخر هفتهها) بروم باشگاه و توپ پرتاب کنم. تا حالا سه روز رفتهام. حالا مشکل آنجاییست که بعد از ورزش میخواهی دوش بگیری. روز اول برگشتم خانه دوش گرفتم. روز دوم فقط لباسهایم را عوض کردم، و امروز که روز سوم است حس کردم حتی با لباس عوض کردن هم حس خوبی ندارم و با کفشهایم رفتم زیر دوش. حالا فقط خداراشکر که یک جفت کفش زاپاس در کمدم گذاشتهام و میتوانم کفشهایم را عوض کنم. ولی جورابهایم را باید تحمل کنم. بدبختی اینکه حتی کیف پولم را هم نیاوردهام :))
نرخ موفقیتم را هم دارم اندازه میگیرم که ثبت کنم و ببینم پیشرفت میکنم یا نه. هنوز نرخ موفقیتم حدود ۹ درصد است (از فاصلهی ۵.۵ متری). جلسهی پیش دکتر هدیه برایمان یک ارائه در مورد مدیریت زمان داشت. بعد هم از ما پرسید ما برای انجام کارهایمان چه روشی دارم. من گفتم که دوست دارم همه چیز را برای خودم به رقابت و بازی تبدیل کنم و مثلاً یکی از کارهایم این است که رتبهام در hackerrank را در یک sheet ذخیره کنم و نمودارش را ببینم. بعد گفت که بعضی آدمها competition based هستند و بعضیها collaboration based. بله خلاصه این را هم تازه فهمیدهام.
امروز اولین ارائهام را در مورد پروژهی خودم دارم. هم ذوق دارم و هم استرس. انشالله که جورابهایم تا آنموقع خشک شوند :))
- ۰۰/۱۰/۲۴
چه قالب باحالیه:))