ویژن برد - چالش وبلاگی
این عکس ویژن برد پارسالم بود. گلدون گذاشته بودم که اتاقمو پر از گل کنم. اینکارو نکردم. فقط یه گلدون از یکی از بچهها هدیه گرفتم برا تولدم. یکم خسیس شدهم در گل خریدن :))
آرم پرینستون بود. براش کار خاصی نکردم. فقط در قلبم جا داره :)) ولی خب نمیدونم، الان دیگه اونقدرا برام مهم نیست. هدی تو وبلاگش نوشته بود که وقتی فاینمن میخواد برا دکترا اپلای کنه، به یکی از استاداش میگه میخوام تو MIT بمونم. استاده میگه نه. باید ازینجا بری. ما اینجا قبولت نمیکنیم حتی اگه خیلی عالی باشی. فاینمن میگه چرا؟ MIT بهترینه تو دنیا. استادش میگه دقیقاً برا همین باید از اینجا بری. باید بری بقیهی دنیا رو هم ببینی.
خلاصه منم اون ابهت پرینستون برام کم شده. حس میکنم لزوماً آدم نباید برای موفق شدن از اون جاها بگذره. یعنی، دیگه آرزوی بزرگی نیست. باید دنبال آرزوهای دورتری باشم.
بعد عکس Nature Methods بود. ژورنال مورد علاقهم. امسال اولین مقالهمو چاپ کردم. که خب یکم در این راستا بود. البته چیز خاصی نبود. یه review paper که من بخش کوچیکیش رو نوشتم. ولی تجربهی خوبی بود. امیدوارم کمکم خودم نویسندهی اول هم بشم و شاید یه روز به نیچر متود هم رسیدیم. باید روی نوشتنم کار کنم هنوز.
بعد عکس یه رودخونه تو همین ایالت بود. که نماد این بود برم اینجا بیرونو ببینم.روی هم رفته سه چهار بار رفتم توی طبیعت. نسبت به سالای قبل خوب بود. نمیدونم فرصت کنم بیشتر از این بیرون برم یا نه.
بعد عکس دانشگاهمون بود. که خب بالاخره رفتم داخلش و از روی اون پل زیباش رد شدم. از دور قشنگتره :))) الان دیگه اون حسو ندارم بهش شاید. ولی خب دوستش دارم. کلاً همه چی از دور ابهت داره. وقتی داخلشی چیز خاص یا عجیبی نیست.
بعدی یه دختره در حال کتاب خوندن. و خب امسال کتابای خوبی خوندم. از خودم راضیام در این زمینه. یه عالمه کتاب هم خریدم که امیدوارم زودتر تمومشون کنم.
بعد یه دختره در حال کد زدن. این هم هستم. این که پشت لپتاپ بشینم و کد بنویسم کار هرروزم شده. البته لپتاپم پشتش ازون برچسبا نداره :)))
بعدی نماد وبسایتم بود. که خب منحل شد. یه وبسایت جدید زدم که آدرسشو دو سه نفر بیشتر ندارن. و خب چیزی هم نتونستم توش بنویسم. ولی تو فکر اینم که یه استراتژی دیگه برای کارای ترویج علم بسازم. حالا نتایجش رو انشالله امسال بتونم بهتون نشون بدم.
بعد یه دوربین فیلمبرداریه. در ادامهی یوتیوبم دوست داشتم کانالمو توسعه بدم. که اون رو هم منحل کردم. فرصتش برام پیش نمیاد و حس کردم در سطح من نیست. نه اینکه یوتیوبرا سطحشون پایین باشه، ولی اون چیزی که من میخواستم اونی نبود که بودم. اگه یه روز بتونم مثلاً یه کار تخصصی رو آموزش بدم تو یوتیوب، اونموقع اونکارو میکنم. اینکه ولاگر باشم نه.
دویدن. یه مدت میرفتم توی پیست دو میدانی میدویدم. بعد رها شد. احساس امنیت نمیکردم. بعد رفتم باشگاه و همزمان تو خونه هم ورزش کردم. حالا امیدوارم این ترم هم ورزش کردنو ادامه بدم. یا حتی بیشترش کنم. یه دختری خودشو که معرفی کرده بود گفته بود هرروز وزنه میزنه، توی یه دانشگاه خیلی خوب هم دکتری میخونو، توی فیلد خودمون؛ و خب اگه اون میتونه منم باید بتونم.
دوچرخه. دیگه هرروز با دوچرخه میرم دانشگاه الان. و امیدوارم یکی دو هفته بعد یه دوچرخه هم بخرم. فعلاً از همین اشتراکیا استفاده میکنم.
موسیقی گوش دادن. دوست داشتم بیشتر با موسیقی ملل آشنا بشم. تا یه جایی پیش رفتم. ولی بعد کلاً آهنگ گوش دادن رو کنار گذاشتم. تمرکزم رو کم میکرد. شاید برا همه اینطوری نباشه. و نمیدونم براش چیکار میتونم کنم. شاید شما بتونید هرازگاهی بهم یه موسیقی خوب معرفی کنید :) من هر دفعه یکی تو وبلاگش یه قطعهای میذاره با توجه گوش میدم :)
ویولون. وقتی ایران بودم یکم تمرین کردم. بعد فهمیدم ویولونی که تو خونه داریم استاندارد نیست. و رها شد همونجا. علاقهی زیادی دیگه به یادگیری ساز ندارم. حداقل تو این برهه از زندگیم.
نورا ریدز. اون هم تموم شد. ولی تجربهی خوبی بود.
و چند تا جمله از قرآن. بسمالله. صبر کن صبری زیبا. و تو را در حالی که گم شده بودی پیدا کردیم. و خدا کافیست. خوب بودند. سال گذشته سال صبر بود. هرچند احتمالاً تمام زندگی انسان باید با صبوری بگذره.
و در ادامه هم میرسیم به سراغ ویژن برد امسال. تحلیلش انشالله بمونه برای سال بعد :)
+ خیلی وقته چالش وبلاگی برگزار نشده. برا همین همهی شما رو دعوت میکنم که ویژن برد خودتونو بسازید. من اینو توی canva ( canva.com) ساختم، ولی شما میتونید هرجایی بسازید. حتی رو گوشیتون چندتا عکس رو کلاژ کنید. لزومی نداره پیچیده باشه. فقط یه فرصتیه که به سال پیشرو فکر کنیم، و به ذهنمون اجازه بدیم آرزو/رویا/امیدواری هاشو بتونه خیال کنه :)
++ اگه تو چالش شرکت کردید بقیه رو هم به این چالش دعوت کنید. ولی لازم نیست منو لینک کنید. فقط همینجا یه کامنت بذارید اطلاع بدید که بیایم وبلاگتونو بخونیم. اگه دوست داشتید البته :) در کل spread the word و feel free.
- ۰۱/۰۱/۰۸
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.