فوق ماراتن

Justice and mercy

سه شنبه, ۵ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۵۰ ق.ظ

در توییتر و اینستاگرام زیاد گفتم و نوشتم از این اوضاع. عطیه می‌گوید تو خودت چرا ول نکردی بروی ایران الان؟ البته در مقام مخالفت نبود. فقط سوال بود. عطیه یکی از بچه‌های گروه آمریکا است. گروهی که در آن همه منتظر ‌کلیر شدن بودیم. 

گفتم خب اگر گرین کارت داشتم می‌رفتم. از اینجا هم دارم تلاشم را می‌کنم.

نگفتم اگر ویزایم مالتی بود می‌رفتم. چون شاید در آن صورت هم نمی‌رفتم. چون الان به طور دقیق هشت کار مختلف در دست دارم، غیر از کلاس‌ها که فردا شروع می‌شوند. و چند تا از این کارها زمانشان حیاتی است. یعنی امسال از دست برود جبرانش می‌افتد به یک سال بعد. 

بعد فکر کردم خیلی بزدل هستم. بعد فکر کردم اگر گرین کارت داشتم هم که بیکار نبودم، باز هم یک سری ددلاین داشتم، که یکیشان شاید خیلی مهم بود. شاید آن موقع هم برنمی‌گشتم ایران. 

بعد فکر کردم چرا باید نگران ایران باشم؟ یعنی، به عنوان یک انسان که قلبش به خون آمده و فریادش به آسمان رسیده از این همه ظلم قبول. به عنوان یک انسان که نگران انسانیت است بله. ولی اگر مردم پیروز بشوند یا نشوند در حال من چه فرقی می‌کند؟ آیا من در کوره‌راه‌های ذهنم به بازگشت به ایران فکر می‌کنم و فکر می‌کنم اگر ایران آزاد شود خوب است چون من می‌توانم برای زندگی به آنجا برگردم؟ 

مطمئن نیستم. دوست دارم برگردم به‌خاطر امید به آینده. چون از اینکه بچه‌های نداشته‌ام از مدرسه بیایند و یک حرفی بزنند که من که انگلیسی هرگز زبان اولم نمی‌شود نفهمم هراس دارم. ولی دوست ندارم برگردم چون می‌خواهم فاصله‌ام را با خانواده‌ام حفظ کنم. و چون فرهنگ شرقی را هنوز در بعضی جهات دوست ندارم. و چون اینجا همه چیز راحت و در دسترس است و آدم حس می‌کند در مرکز هستی است و نگرانی‌اش این است که چرا چراغ خط دوچرخه خراب بوده و سبز نشده. 

فکر می‌کنم مردم خیلی شجاع بوده‌اند. از خیلی چیزها زده‌اند که در خیابان باشند. بچه‌ها سر کلاس نرفته‌اند با اینکه می‌دانند ممکن است باعث شود یک ترم اضافه بخورند و یک‌سال دیرتر اپلای کنند. یا باتوم خورده‌اند و دوباره روز بعد به خیابان رفته‌اند. آدم باید خیلی بی‌رحم باشد که فکر کند یکی حاضر است اینطور مبارزه کند و خشم و شجاعتش را از "مستکبران رژیم صهیونیستی" گرفته باشد. 

بعد فکر می‌کنم خب آن‌هایی که انتحاری می‌زنند چه؟ آن‌ها هم شجاعند؟ آن‌ها خشمشان و شجاعتشان را از کجا می‌گیرند؟ شاید قول پول گنده‌ای به خانواده‌هایشان داده‌اند و فقیرند. شاید زندگی را دوست ندارند و این هم فقط یک چیزی شبیه خودکشی است. شاید فکر می‌کنند فقط یک لحظه است و در ان دنیا قرار است پاداش بزرگی به خاطر قتل این آدم ها بهشان بدهند. احتمالاً شجاعتش در همین کوتاه بودن زمان درد است. 

مبارزه‌ی هرروزه شجاعت بیشتری می‌خواهد. اینکه ندانی گلوله از کدام سمت ممکن است وارد شود. ندانی ممکن است تو را بکشد یا نه. این شجاعت را می‌شود از پول یا وعده‌های بهشتی گرفت؟

مردم ۵۷ چطور؟ آن‌ها از چه چیزی خسته بودند؟ آن‌ها خشمشان را از کجا گرفته بودند؟ 

ولی من هنوز انقدر شجاع نیستم. و از خودم خجالت‌زده‌ام. 

این پترسون می‌گوید آدم باید در کنار justice، کمی mercy هم داشته باشد. یعنی به خودش حق بدهد که بهترین انسان روی زمین نباشد. و بداند بهترین انسان روی زمین هم نیست. 

آن خانم که اسمش را یادم رفته، می‌گوید باید بدانید همه در بهترین حالت خودشان هستند، اما تا آنجایی که متوجهش هستند. نباید با کسی بحث کرد که چرا "بهترین خودش" نیست. بحث باید این باشد که چرا "متوجه نیست". البته نه با عصبانیت، با صبر، و با تعامل. 

آیا همه واقعا همیشه در بهترین حالت خودشان هستند؟ 

من تلاش می‌کنم بهترین خودم باشم؟ تلاش می‌کنم مودب و دانا و عاقل و فهمیده و کوشا و صادق و همه‌ی این‌ها به نظر برسم؟ یا تظاهر می‌کنم؟ تظاهر همان تلاش برای خوب ظاهرشدن نیست؟

پترسون می‌گوید دروغ در هر نوعی مصیبت است. یک چیزی در دنیا وجود دارد، یک حقیقتی "هست"، و دروغ نمی‌تواند "هست" را "نیست" کند. هرجا بروی با تو می‌آید. پس چه بهتر که حقیقت را همراه خود کنی. 

حقیقت این است که من بزدل هستم. و خیلی چیزها را نمی‌دانم و در موردشان طوری حرف می‌زنم که انگار می‌دانم. و خیلی کارها را نمی‌کنم و جوری حرف می‌زنم انگار همیشه انجام داده‌ام.

کاش justice همراه من باشد، و من به جای انکار حقیقت کمی mercy بیاموزم.

  • نورا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
نویسندگان