Ph.D. News
امروز اولین جلسهی کمیتهام بود. احساسات متناقضی دارم. هم احساس کم بودن میکنم، از این نظر که به بعضی سوالات نتوانستم خوب جواب بدهم. هم احساس میکنم من دارم تمام توانم را خرج میکنم و تا قبل از خوابیدن و آخر هفتهها هم کار میکنم وشاید نباید به خاطر اینکه خیلی چیزها را نمیدانم احساس کم بودن کنم.
و فقط چند نکته مینویسم برای کسانی که در آینده میخواند دکتری بخوانند، و برای خود آیندهام:
۱- Take ownership, this is your project not your PI's, and he/she might be wrong (most of the times they are wrong)
۲- Have a deep literature review. make sure you understand every single piece of your project and what others have done previously (go deep into that "methods" section. Read the unwritten lines.)
۳- Revisit your decisions repetitively. It's better to change them now than later. (most of the times you need to change them. Initial decisions are very rarely the right ones)
۴- Talk to people about your project. Everyone will bring a new and unique perspective to the table, and ask you questions that you might not have even thought of.
و حالا بیشتر درک میکنم که چرا استادم تاکید داشت این خصوصیت کنجکاویام چیز خوبی است.
و یک پیش-خبر هم این است که دارم دانشگاهم را تغییر میدهم. یک استاد جدید هم پیدا کردهام و دعا میکنم همه چیز خوب پیش برود. البته که اینجا همه چیز فوقالعاده است و مخصوصاً لب و بچه ها و استاد و دپارتمان فوق زیبایمان و شهر دنج و سرسبزمان را خیلی دوست دارم. ولی آنجا هم جای خیلی خوبی است و مشتاقانه منتظر شروع کار با استاد جدید هستم. دیروز یک میتینگ داشتیم و بهم گفت که دو تا میکروسکوپ کرایو-ام هم تازگی خریدهاند که میخواهد از آنها هم در کارش استفاده کند و من فقط چشمهایم برقی برقی بود که قرار است چه مرزهایی را در بنوردیم :) ولی نمیخواهم این را «انجام شده» فرض کنم و زیاده از حد امیدوار باشم. هنوز باید مراحلی را سپری کنم و انشالله که اتفاقات خوبی در آینده رقم بخورد.
- ۰۱/۰۷/۲۹
حس بر نورا خانم گل و گلاب.
به به رسیدی به اولین جلسه ی کمیته! بهت تبریک میگم عزیزم.
چقدر واسم جالب بود که تصمیم گرفتی دانشگاهت رو عوض کنی! امیدوارم همه چیز به خوبی و آسونی واست پیش بره عزیزم.