فوق ماراتن

۳ مطلب در تیر ۱۴۰۳ ثبت شده است

امروز دیدم تو یه سایت ایرانی نوشته مقادیر بالای ویتامین بی باعث افزایش آکنه می‌شه. منم با عزم محکم که این سایتا چرندیات زیاد می‌نویسن رفتم انگلیسی سرچ کردم که مشتی بکوبم بر دهان توصیه‌های علمی بدون اساس. که دیدم بله مثل اینکه راست گفته. البته قبلاً فقط مشاهده کرده بودن و نمی‌دونستن دلیلش چیه. یه تحقیقی سال ۲۰۱۵ دلیلش رو هم نشون داده. 

به طور خلاصه، در حالت نرمال این باکتری‌ خودش برا خودش ویتامین B12 می‌سازه. وقتی فرد ویتامین B12 مصرف می‌کنه و غلظتش بالا می‌ره، باکتری دیگه لازم نداره خودش بسازه، همونی که هست رو مستقیم مصرف می‌کنه. بنابراین ماده‌ی اولیه‌ای که قرار بوده تبدیل بشه به ب۱۲، می‌مونه رو دستش، و اون رو میاد توی یه واکنش دیگه مصرف می‌کنه که تهش چربی میشه و باعث ایجاد جوش می‌شه. 

لینک تحقیق: https://doi.org/10.1126/scitranslmed.aab2009

حالا منم عین نقل و نبات ویتامین بی می‌خوردم می‌گفتم هرچی زیاد باشه دفع می‌شه! کلاً دارم به این نتیجه می‌رسم این قرص‌های تقویتی رو باید کنار گذاشت و کمبودها رو با همون غذا جبران کرد. چون غذا ذره ذره جذب میشه، ولی یه قرصی که می‌خوری یک ساعت بعدش یهو غلظت اون ماده میره رو اوج و همه‌ی سیستما رو بهم می‌ریزه. پودر پروتئین هم یه مدت می‌خوردم و اونم نزدیک بود کبدمو به فنا بده که قطعش کردم. تازه دیروزم فهمیدم قهوه‌ی آسیاب شده بالاترین مقدار فوران (furon) رو داره بین چندتا غذایی که تست کرده بودن. که تو همون فرایند اسیاب کردن و سرخ کردن به وجود میاد. و برای بچه‌ها هم بیشترین منبع فوران این جوپرک‌های آماده و سیریال‌ها بوده. و خلاصه الان دارم به این سمت می‌رم که که کلا هیچ چیز "زود هضم و زود جذبی" رو نخورم. یه دوستی داریم که تو کار پرورش زنبور و عسله، یعنی تفریحی، ولی خب تو کارشه و هرچند وقت یه بارم برامون عسل میاره. یه بار بحث شد که می‌گفت قند رو حذف کرده. گفتیم تو که همیشه‌ی خدا عسل می‌خوری، قندو حذف کردم چه اداییه. عسل با قند چه فرقی داره. هردوش قنده دیگه‌. تهش قانع شد که آره ولی بازم. الان ولی خودم فهمیده‌م که عسل با قند خیلی فرق داره و یه فرق بزرگش همین سرعت جذبشونه. چون عسل فروکتوزه و یه زمانی می‌بره تا تبدیل به گلوکز بشه. ولی قند در یک ثانیه گلوکز خونو بالا می‌بره. به قولی پاسخ گلایسمیک (glycemic response) عسل و قند متفاوتن. و حتی انواع مختلف عسل هم با هم فرق دارن. بین خرماها هم خرما خشک آهسته‌ترین پاسخ گلایسمیک رو داره. خلاصه این بود اخباری از آخرین یافته‌هام. 

متأسفانه بلاگ در آپلود عکس خیلی اذیتم می‌کنه و نمی‌تونم براتون عکس بذارم. یکی از اهدافم برای پولدار شدن اینه که کل بلاگ رو بخرم و این باگ‌هاش رو درست کنم :)) چقدر قیمتشه به نظرتون؟ شاید با یه گلریزون تونستیم بخریمش. 
  • نورا
بعضی وقتا فکر می‌کنم به کجا رسید و چی شد و چه سلسله اتفاقاتی افتاد که اون واقعه‌ی کربلا رقم خورد‌. بعضیا می‌گن جهل و نادانی. ولی به دل من نمی‌شینه. یعنی می‌گم تو کل اون سرزمین همه نادان بودن؟ همه جاهل بودن؟ اتفاقاً چقدر هم کوفی‌ها دین‌دار بودند که حتی نذر کردند اگر حسین کشته بشه روزه بگیرند. یعنی خودشون رو مقرب درگاه خدا می‌دیدند و حتی نذر می‌کردند برای این خلافت. بعدم که گفتن خب خدا نذر ما رو قبول کرد و دیگه بهشت واجب شد بر ما. 

امام حسین یک جا می‌گه شما شکمتون از حرام پر شده‌. عجیب نیست که من هرچی بگم انگار نمی‌شنوید. یک جا هم می‌گه من انگیزه‌م اصلاح و امر به معروف و نهی از منکره.

غرض از نوشتن این پست این که داشتم با خودم فکر می‌کردم ماها هم خیلی وقتا در دینداریمون سر کیسه رو چسبیدیم تهشو ول کردیم. من خودم که کم‌کاری کرده‌م. نگاه که می‌کنی امر به معروف و نهی از منکر در جمهوری اسلامی خلاصه شده به تذکر حجاب. از اون طرف شکم بسیاری هم از حرام پر شده. امام جمعه زمین‌خواری می‌کنه، قاضی رشوه می‌گیره، هرکی دستش برسه از پارتی‌بازی دریغ نمی‌کنه، نماینده مجلس ماشین می‌گیره، ربا که در بانک‌ها قانونی و رسمیه و قس علی هذا. ممکنه یکی هم در ظاهر اونقدر مقید باشه که خودکار عوض کنه برا کار شخصیش، ولی با همون خودکار یک معامله‌ی حرام رو امضا کنه. حالا نه اینکه باز بیای سر کیسه رو ول کنی بگی من تهشو دارم. تعادل باید باشه. 

به جامعه و اصلاح گسترده من زورم نمی‌رسه و کاری ندارم. ولی در همین اطراف خودم کم‌کاری کرده‌م اگه نگاه کنم. چند وقت پیش یکی از اقوام داشت می‌گفت که فلانی بچه‌ش مدرسه نمونه قبول نشده، ما زنگ زدیم به رئیس فلانجا و ثبت نامش کرده‌ن. من اونجا اگه یه کلمه می‌گفتم کاش ولی اینکارو نمی‌کردید. یه وقت حق کسی دیگه ضایع میشه. نه بهشون برمی‌خورد نه چیزی از من کم می‌شد. تو موقعیتی بود که می‌شد اینو بگم. ولی نگفتم. تازه شانس آوردم تا حالا که در این مسیر قرار نگرفته‌م. یعنی قدرتی نداشته‌م که کسی بخواد بهم رو بندازه، یا نیازمند نبودم که به کسی بگم پارتی من شو. وگرنه خدا می‌دونه که منم دریغ نمی‌کردم شاید. الان فکر می‌کنم خب منم که اهل کوفه‌ام. 

همین دیگه. خواستم بگم مردم کوفه شاید خیلی هم باحجاب و اهل روزه و نماز شب و مستحبات هم بودند، و نباید ساده‌انگارانه فکر کرد که نه ماها دیگه سینه‌زن امام حسینیم محاله اهل کوفه باشیم. اونا نادان بودن ما عاقلیم. اونا علی رو نمیشناختن ما علی رو میشناسیم. اتفاقاً اون‌ها که امام علی رو به چشم دیده بودن و سر خطبه‌هاش نشسته بودند. 

خلاصه اینکه، اینطوری. 

  • نورا

از بین گفتگوها فقط فرصت کردم میز اقتصادی جلیلی و پزشکیان رو گوش بدم. یه چیزی که متوجه شدم اینه که شرایط کشور پیچیده‌ست و حل مسائل به سادگی‌ای که بعضیا فکر می‌کنن نیست. از نظر اقتصادی حداقل. مثلاً یه جا کارشناس برنامه گفت رئیس جمهور باید برا ناترازی بنزین در عرض ۶ ماه یه طرح بده. و بحث شد که می‌خواین قیمت بنزین رو بالا ببرین یا ثابت نگهدارین. اگه بالا ببری مردم ناراضی می‌شن. اگه نگهداری پولشو بهرحال دولت میده و از جیب بیت‌الماله. در عین اینکه واردات بنزین خروج ارز هم هست و ارزش پولو کمتر می‌کنه. اگه بخوای خودرو خارجی وارد کنی، اونم خروج ارزه، و حالا این وسط باید ببینی چی به چیه. می‌خوام بگم یه رساله‌ی دکتری لازمه که یه نفر یه طرح پیشنهاد بده. جدای از اینکه رئیس جمهور چرا باید تو شیش ماه چنین انتظاری ازش بره. حالا اینکه یکی بیاد تو یه متن کوتاه بدون حساب کتاب ریاضی بگه واضحه باید فلان کار انجام بشه ساده‌انگاریه.


این روزا از این تحلیلای ساده‌انگارانه زیاد می‌بینم. یا آدمایی که اصول آمار رو بلد نیستن و نمودارهای فریب‌کارانه نشون می‌دن. مثلاً استناد می‌کنند که دولت آقای رئیسی تورم رو کاهش داد. خب دولت مرحوم رئیسی همچنین دولتی بود که انتشار نرخ تورم ماهانه‌ی مرکز آمار رو مدتی متوقف کرد و فقط از بانک مرکزی اجازه‌ی انتشار آمار رو داد. حالا این یه مثاله. اونطرفیش هم وجود داره. فقط غرض اینکه دلسرد می‌شم از شنیدن و دیدن بعضی تحلیل‌ها، و رمق و وقت بحث کردن هم ندارم. اینجا یه مدت خاموش بود گفتم روشنش کنم. خدا عاقبت همه‌ی ما رو به خیر کنه. 

  • نورا
آخرین نظرات
نویسندگان