کمالگرایی و دردسرهایش (۲): از یک زمان رُند در آینده
توی این پست از کمالگرایی یا همه-هیچگرایی نوشته بودم. یه کلمهی کلیدی دیگهش اینه که برا انجام دادن یه کاری هی میگم "از فردا"، "از امشب"، "از ماه بعد". انجام دادنش رو به زمان آینده موکول میکنم.
و این برام توجیهپذیر هم هست. چون دو مورد هست که معوق کردن کار به آینده مفیده:
۱. کارهایی که باید پله به پله انجام بدم. وقتی میخوام برا خودم روتین شب بذارم، اگه از اول ده تا کار رو بگنجونم توی روتین این قطعاً شکست میخوره. اونجا لازمه که بگم این ماه عادت یک رو تثبیت کن، "از ماه بعد" عادت دو رو اضافه کن.
۲. کارهایی که زمان و مکان خودش رو داره و اون لحظه زمانش نیست. ممکنه سر کار یهو یادم بیاد که اا باید به فلانی پیام بدم. اگه هی بخوام به این حواسپرتیها بها بدم در نهایت به تمرکز و کارم لطمه میخوره. یه کاری رو تموم نکرده میرم سراغ بعدی. اونجاها باید بگم بذار برسی خونه، "امشب" پیام بده.
منتهی این دو مورد نباید با اون همه-هیچگرایی اشتباه گرفته بشه. شبا قبل خواب باید نرمکننده لب بزنم و گاهی یادم میره. صبح پامیشم یادم میاد. این کارِ ده ثانیهست. اونجا میگم نه دیگه امروز برنامه خراب شد؛ بذار از امشب بزن. نباید زیاد برم توی یوتیوب و یه وقتی میرم و یه لحظه هست همون اولش که یادم میاد که نباید اینجا باشم. بعد میگم حالا تا ساعت ۷. انگار که یه معجزهای توی ساعتهای رند هست. خلاصه بعضی کارها رو باید "همون لحظه" که یادم میاد انجام بدم/متوقف کنم. موکول کردنش به بعد نه در جهت پلهپله قدم برداشتنه و نه در جهت حفظ تمرکز.
این تفکر که "یه روز میرسه که همه چیز رو سر ساعت انجام میدم" رو باید بندازم دور. از این یوتیوبرهایی هم که سر ساعت کاراشون رو انجام میدن خوشم نمیاد. یعنی طرف برا اینکه فیلم بگیره اون روز راس ساعت بیدار شده. وگرنه یک انسان معمولی، همیشه نیمساعت اینور اونور داره خوابیدن و بیدار شدنش. یا کارهای دیگهش. اینجوری نیست که یه انسانی تو دنیا وجود داشته باشه که واقعاً هرروز ۶:۰۰ صبح بیدار بشه و این ۶:۰۰ نشه ۶:۱۳.
سال نوتون هم مبارک :) از سوم فروردین هم میشه تبریک گفت عیدو. لازم نیست یا روز اول باشه، یا بره تا سال بعد :))
- ۰۳/۰۱/۰۳
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.